loading...
دل من
یوسفی بازدید : 25 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

چای های رژیمی چگونه عمل می کنند

اگر در تلاش برای یافتن روشی سریع و یا قابل اجرا برای کاهش وزن هستید ، حتما تبلیغات مربوط به انوع چای های رژیمی را نیز دیده اید و بسیاری از مشاوران تغذیه و رژیم درمانی نیز این نوع تولیدات را قبول دارند و برای شما تجویز می کنند. آیا براستی چشیدن این نوشیدنی ها می تواند این قدر موثر باشد و یا هر آنچه در مورد خاصیت منحصر به فرد آنها گفته می شود تنها تبلیغ است و دیگر هیچ؟!

چای رژیمی چیست؟
چای های رژیمی ، نوشیدنی های گیاهی هستند که به شما قول می دهند با کاهش اشتها ، افزایش سرعت متابولیسم و یا فوران اب اضافی از سیستم باعث کاهش وزن می شوند. این محصولات با انواع طعم ها و ویژگی های خاص تولید می شوند. بعضی از انواع این چای ها با عنوان پاک کننده روده تولید می شوند و مصرف اغلب آنها در ترکیب با رعایت دستور العمل های ویژه غذایی و تمرینات ورزشی تواما توصیه می شوند.
عملکرد انواع چای های رژیمی
دو نوع کلی از انواع چای های رژیمی وجود دارد. چای های محرک و چای های مسهل یا ملین. چای های محرک حاوی موادی از قبیل افدرا، ماهونگ و .. می باشند که باعث افزایش تپش قلب و افزایش فشار خون می باشند. انها همچنین سرعت متابولیسم را نیز افزایش می دهند ، در حالی که باعث کاهش اشتها نیز می باشند. این نتایج نهایتا باعث کاهش کالری مصرفی و افزایش سرعت سوخت و ساز می شود.
چای های مسهل یا ملین نیز باعث افزایش حرکت دستگاه گوارش می شود و همچنین خاصیت ادرار آور دارد. کاهش وزن سریع در نتیجه مصرف این نوع چای ها اغلب باعث کم آبی بدن می شود. همچنین باید به خاطر داشته باشید که این نوع ترکیبات اگر چه باعث کاهش وزن می شوند ام هر نوع از دست رفتن وزن آب بدن ، بعد از رهایی از رژیم و شروع تغذیه نرمال مجددا به حالت اول باز می گردد.
عوارض جانبی چای رژیمی و روش رهایی از آن
بعضی از مصرف کنندگان چای های رژیمی در مورد عوارض جانبی احتمالی این ترکیبات نگران هستند. هر نوع افراط در مصرف این ترکیبات می تواند خطرناک و آسیب رسان باشد و درعوض احتیاط و میانه روی در مصرف شمارابه نتیجه دلخواه هدایت می کند. اگر در حال مصرف چای های محرک هستید ، مرتب میزان فعالیت قلب و فشار خون را کنترل نموده و از انجام فعالیت های بدنی پر تنش و شدید اجتناب کنید. زیرا می تواند باعث تشدیدضربان قلب و رسیدن به فاز خطر شود. برای اجتناب از وابستگی به ترکیبات هر دو نوع چای های رژیمی هر چند روز یک بار در مصرف آن وقفه ایجاد کنید. و اگر در نتیجه مصرف این نوع چای ها دچار درد و یا تهوع می شوید ، مصرف چای را متوقف کنید.
احتمال تداخل این دسته از چای ها و ترکیبات موجود در آن با سایر خوراکی ها به درستی توصیف نشده و بعلاوه میزان مصرف ایده آل نیز توسط سازمان غذا و دارو مشخص نشده است بنابراین ، منطقی است که شروع مصرف را با دقت انجام دهید و سعی کنید با در نظر گرفتن میزان قدرت و تاثیر ان بر مکانیسم بدنتان ، مقدار و توالی مصرف را برآورد کنید.
از تکیه کردن به این نوع چای ها به عنوان تنها روش برای کاهش وزن به شدت اجتناب کنید. معمولا مصرف این نوع چای ها باید همزمان با رعایت در رژیم غذایی و داشتن تمرین بدنی منظم همراه باشد.

یوسفی بازدید : 21 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (1)

موریانه طلاق در حال خوردن پایه نهاد خانواده ایرانی است؛ بیش از 30 هزار طلاق در سه ماهه نخست سال جاری ثبت شده است!کار از به صدا درآمدن زنگ خطر و هشدار گذشته؛ آمار طلاق بدون ترمز در حال تاخت و تاز و افزایش است. البته در چند سال گذشته پیامدهای مخرب طلاق تا حدودی مسئولان را هوشیار کرده و چند لایحه ضربتی برای جلوگیری از طلاق مطرح شده است. این طرح‌های ضربتی از نگرانی مسئولان حکایت دارد. محمدعلی اسفنانی سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفته «در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از ۶ ماه رسیده و آمار کنونی طلاق زلزله‌ای واقعی در زندگی زوجین است، زیرا روزانه صدها خانواده از لحاظ معنوی نابود می‌شود.» این نماینده مجلس با اشاره به آمار بالای طلاق در کشور تأکید کرده که این موضوع یک هشدار برای مسئولان است و باید شوکی جدی به مسئولان وارد شود تا یک اقدام عملی در این رابطه انجام دهند، چرا که با برگزاری همایش، جلسه و سخنرانی مشکلات خانواده‌ها و رشد نرخ طلاق حل نمی‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ سال گذشته، دولت هم خطر این بحران را احساس کرد و قرار بود مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برنامه‌های ستاد پیشگیری از طلاق را برای تصویب به مجلس ببرد. در این لایحه وظایفی برای دستگاه‌های مختلف همچون آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، ثبت احوال، قوه قضاییه، صداوسیما برای جلوگیری از طلاق تعریف شده، اما هنوز از سرنوشت این لایحه خبری در دست نیست. در این تعلل و اظهار نگرانی صرف، کارشناسان می‌گویند که در صورت عدم توجه مسئولان به افزایش معضل طلاق، در آینده‌ای نزدیک باید منتظر بروز بحران‌های اجتماعی زیادی در سطح جامعه باشیم.

آمارها چه می‌گویند؟
بر اساس آمارهای رسمی در سه ماهه اول سال جاری 34 هزار و 759 مورد واقعه طلاق به ثبت رسیده که 29 هزار و 299 مورد در شهرها و پنج هزار و 460 مورد نیز در روستاها ثبت شده است. این آمار حاکی از آن است که در هر ماه 11 هزار و 586 واقعه طلاق و در هر شبانه روز 382 مورد طلاق و همچنین در هر ساعت نیز به طور متوسط 16 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است. سال گذشته رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفته بود که «آمار طلاق در سه سال گذشته با روند رشد 14 درصدی مواجه بوده و قطعا مسئولان باید به این مسئله توجه داشته باشند.» همچنین یک استاد دانشگاه معتقد است که اگر کشور ما یک گام دیگر در حوزه طلاق بردارد، بر سکوی چهارم آمار طلاق در دنیا خواهد ایستاد.


برخی کارشناسان معتقدند که بیشترین طلاق‌ها در پنج سال نخست زندگی رخ می‌دهد و در دو سال نخست زندگی مشترک، احتمال بیشتری برای طلاق وجود دارد.بسیاری از کارشناسان به دلایلی چون شناخت ناکافی زوج‌ها از یکدیگر، دخالت خانواده‌ها، توقعات نامعقول دو طرف از هم، عدم وفاداری، اعتیاد، مشکلات عاطفی، مشکلات اقتصادی، مهریه‌های سنگین، کوتاه بودن مدت آشنایی، تفاوت راه‌های آشنایی دو طرف، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری و از همه بیشتر عدم مهارت در روابط جنسی را به عنوان عوامل مهم افزایش آمار طلاق معرفی می‌کنند.از این موارد فقر و بیکاری و مهریه‌های سنگین در دسته علل اقتصادی طلاق قرار می‌گیرد. ازدواج بدون شناخت و مطالعه قبلی، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری را می‌توان جز علل فرهنگی طلاق محسوب کرد. اعتیاد، خیانت به همسر و عدم مهارت در روابط جنسی نیز در شاخه علل اجتماعی طلاق جای می‌گیرد. طبق برخی اظهارنظرها ۲۵ تا ۴۰ درصد مردان و زنان ایرانی از اختلالات توانایی جنسی رنج می‌برند. اختلال توانایی جنسی یکی از بیماری‌های شایع جوامع بشری است و در جامعه ایران معمولا به علت شرم و حیا از دید بیماران پنهان و امکان معالجه و درمان آن فراهم نمی‌شود.به هرحال آنچه که آمار طلاق نشان می‌دهد این است که نهاد خانواده در جامعه ایران به شدت در معرض خطر است و این برای جامعه خانواده‌گرای ایرانی اصلا خبر خوبی نیست. کار از زنگ خطر گذشته و شاید این آمار صدای شیون و ناله برای تشیع جنازه نهاد خانواده ایرانیان باشد.

یوسفی بازدید : 21 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (1)

موریانه طلاق در حال خوردن پایه نهاد خانواده ایرانی است؛ بیش از 30 هزار طلاق در سه ماهه نخست سال جاری ثبت شده است!کار از به صدا درآمدن زنگ خطر و هشدار گذشته؛ آمار طلاق بدون ترمز در حال تاخت و تاز و افزایش است. البته در چند سال گذشته پیامدهای مخرب طلاق تا حدودی مسئولان را هوشیار کرده و چند لایحه ضربتی برای جلوگیری از طلاق مطرح شده است. این طرح‌های ضربتی از نگرانی مسئولان حکایت دارد. محمدعلی اسفنانی سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفته «در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از ۶ ماه رسیده و آمار کنونی طلاق زلزله‌ای واقعی در زندگی زوجین است، زیرا روزانه صدها خانواده از لحاظ معنوی نابود می‌شود.» این نماینده مجلس با اشاره به آمار بالای طلاق در کشور تأکید کرده که این موضوع یک هشدار برای مسئولان است و باید شوکی جدی به مسئولان وارد شود تا یک اقدام عملی در این رابطه انجام دهند، چرا که با برگزاری همایش، جلسه و سخنرانی مشکلات خانواده‌ها و رشد نرخ طلاق حل نمی‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ سال گذشته، دولت هم خطر این بحران را احساس کرد و قرار بود مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برنامه‌های ستاد پیشگیری از طلاق را برای تصویب به مجلس ببرد. در این لایحه وظایفی برای دستگاه‌های مختلف همچون آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، ثبت احوال، قوه قضاییه، صداوسیما برای جلوگیری از طلاق تعریف شده، اما هنوز از سرنوشت این لایحه خبری در دست نیست. در این تعلل و اظهار نگرانی صرف، کارشناسان می‌گویند که در صورت عدم توجه مسئولان به افزایش معضل طلاق، در آینده‌ای نزدیک باید منتظر بروز بحران‌های اجتماعی زیادی در سطح جامعه باشیم.

آمارها چه می‌گویند؟
بر اساس آمارهای رسمی در سه ماهه اول سال جاری 34 هزار و 759 مورد واقعه طلاق به ثبت رسیده که 29 هزار و 299 مورد در شهرها و پنج هزار و 460 مورد نیز در روستاها ثبت شده است. این آمار حاکی از آن است که در هر ماه 11 هزار و 586 واقعه طلاق و در هر شبانه روز 382 مورد طلاق و همچنین در هر ساعت نیز به طور متوسط 16 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است. سال گذشته رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفته بود که «آمار طلاق در سه سال گذشته با روند رشد 14 درصدی مواجه بوده و قطعا مسئولان باید به این مسئله توجه داشته باشند.» همچنین یک استاد دانشگاه معتقد است که اگر کشور ما یک گام دیگر در حوزه طلاق بردارد، بر سکوی چهارم آمار طلاق در دنیا خواهد ایستاد.


برخی کارشناسان معتقدند که بیشترین طلاق‌ها در پنج سال نخست زندگی رخ می‌دهد و در دو سال نخست زندگی مشترک، احتمال بیشتری برای طلاق وجود دارد.بسیاری از کارشناسان به دلایلی چون شناخت ناکافی زوج‌ها از یکدیگر، دخالت خانواده‌ها، توقعات نامعقول دو طرف از هم، عدم وفاداری، اعتیاد، مشکلات عاطفی، مشکلات اقتصادی، مهریه‌های سنگین، کوتاه بودن مدت آشنایی، تفاوت راه‌های آشنایی دو طرف، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری و از همه بیشتر عدم مهارت در روابط جنسی را به عنوان عوامل مهم افزایش آمار طلاق معرفی می‌کنند.از این موارد فقر و بیکاری و مهریه‌های سنگین در دسته علل اقتصادی طلاق قرار می‌گیرد. ازدواج بدون شناخت و مطالعه قبلی، خشونت علیه زنان و فرهنگ مردسالاری را می‌توان جز علل فرهنگی طلاق محسوب کرد. اعتیاد، خیانت به همسر و عدم مهارت در روابط جنسی نیز در شاخه علل اجتماعی طلاق جای می‌گیرد. طبق برخی اظهارنظرها ۲۵ تا ۴۰ درصد مردان و زنان ایرانی از اختلالات توانایی جنسی رنج می‌برند. اختلال توانایی جنسی یکی از بیماری‌های شایع جوامع بشری است و در جامعه ایران معمولا به علت شرم و حیا از دید بیماران پنهان و امکان معالجه و درمان آن فراهم نمی‌شود.به هرحال آنچه که آمار طلاق نشان می‌دهد این است که نهاد خانواده در جامعه ایران به شدت در معرض خطر است و این برای جامعه خانواده‌گرای ایرانی اصلا خبر خوبی نیست. کار از زنگ خطر گذشته و شاید این آمار صدای شیون و ناله برای تشیع جنازه نهاد خانواده ایرانیان باشد.

یوسفی بازدید : 32 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

چراآقایان همیشه دررؤیای خانم زیباوجذاب هستند

مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند.مردها همیشه در رویای یک زن زیبا هستند، حتی اگر خودشان بسیار زشت باشند یا زیبا باشند. این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است .


اما به چه دلیل ؟
هنگامی که یک مرد با یک زن مواجه می شود او را از هر لحاظ می پسندد جز مسئله زیبایی، معتقد است که اگر توانسته است او را پیدا کند پس می تواند شخص دیگری را نیز پیدا کند و به همین دلیل گزینه اول را رها می کند و به دنبال شخص دیگری می رود زیرا معتقد است که زن های بسیار زیبایی وجود دارند و مصرانه بر این مساله تاکید می کنند که زن های زیبای بسیاری وجود دارند.

جالب است بدانید که خانم ها همچین رویایی را در زمان نوجوانی خود دارند و زمانی که به دوره جوانی می رسند این رویا دیگر رنگ می بازد و جلای اولیه خود را ندارد معمولا دخترها در دوره نوجوانی در رویای این هستند که شخصی با یک اسب سفید به دنبال آنها می آید ، غول ستمگر را می کشد و او را به همسری خود برمی گزیند اما پسرها از همان ابتدا واقع گراتر هستند و به دنبال این وقایع نمی روند اما همیشه به دنبال یک زن زیبا هستند .

یک پرنسس زیبا ، پرنسسی که تنها مالکش خود اوست، رویاهایی هستند که در ذهن پسران جوان می چرخد و در اکثر مواقع با شکست مواجه می شوند زیرا تنها معیار زیبایی برایشان مطرح می شود و چشمشان را در برابر سایر گزینه های کلیدی که مهم تر از زیبایی ظاهری هستند می بندند در نهایت نیز به زندگی بدون عشق می رسند . نتایج یک نظرسنجی که توسط یک روان شناس فرانسوی در فرانسه انجام شده است ، بیانگر موضوعات زیر می باشد .

هنگامی که از مردها سوال می شود آیا دوست دارند که یک همسر مثل سیندرلا داشته باشند :
بسیاری از آنها این موضوع را نمی پذیرند و می گویند همسری مثل سیندرلا را نمی پذیرند در صورتی که نام یکی از بازیگران یا خوانندگان هالیوودی را ذکر می کنند و عنوان می کنند که مایلند این شخص همسر او باشد .

این موضوع بیانگر تغییر دید نسبت به زیبایی است . دیگر دختر ساده و در عین حال زیبایی مانند سفید برفی یا سیندرلا محبوبیتی را که باید در بین جوانان قرن حاضر داشته باشد را ندارد و در عوض مدل ها و هنرپیشه ها جایگزین آن می شوند.

یکی از دلایلی که ذکر می شود مبنی بر این موضوع است که سفید برفی یا سیندرلا دارای شخصیت هایی ساده بوده اند. برخلاف اینکه گفته می شود بسیاری از آقایان خانمهای ساده را بیشتر می پسندند اما این روان شناس فرانسوی در طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که مردها دوست دارند خانم هایشان همیشه آرایش داشته باشند.

بسیاری از آقایان معتقد هستند که تنها مادرشان زیبا بوده و شخص دیگری نمی تواند زیبایی او را داشته باشد به همین دلیل به دنبال شخصی هستند که از مادرشان زیبا تر باشد .البته لازم به ذکر است زیبایی مادر تنها به دلیل زیبایی صورت مطرح نیست بلکه به دلیل زیبایی هایی معنوی که برای فرزندان دارد بخصوص در ذهن پسران ماندگار می شود ، به دلایلی مانند عقده های ادیپ.

عقده ادیپ چیست :
عقده ادیپ ، عقده ای که در آن فرزند پسر ،پدرش را از بین می برد تا بتواند به ازدواج با مادرش برسد و مانعی بر سر راه نباشد ، این موضوع یک داستان افسانه ای و در کتب روان شناسی فروید بسیار بحث شده است .

بخاطر داشته باشید که پرنسس نیز پیر ، بیمار و زشت می شود و در نهایت تمام انسان ها روزی به مرگ نزدیک می شوند . در تمام روزهایی که گقته شد با وجود یک پرنسس زشت چه خواهید کرد ؟ پس به دنبال زیبایی های دیگری در وجود همسرتان باشید.

اما زیبایی های دیگری نیز در این نظرسنجی مورد توجه قرار گرفته اند :
بسیاری از آقایان ذکر کردند که منظورشان از زیبایی ، زیبایی باطنی است نه زیبایی ظاهری و این زیبایی را این چنین توصیف می کنند :

* آنها به دنبال دختر و همسری هستند که مهربان و سخت کوش باشد ، به صحبت های آنها گوش دهد و با هم تفاهم داشته باشند .

* زنی که قوی و مصمم باشد و او را در کارهایش به دنبال خود بکشد.

* بسیاری از مردها معتقد هستند که تنها موردی که برایشان بسیار مهم است ، روابط زناشویی شان است حتی اگر زنشان کمی زشت باشد البته کمی نه خیلی ، در صورتی که روابط زناشویی خوبی با او داشته باشند این موضوع برایشان کمتر آزار دهنده است.

* باید به خاطر داشته باشید که شما تنها برای داشتن رابطه های زناشویی یا اعمال خارق العاده ای که در فیلم های غیر اخلاقی نشان داده می شود ازدواج نمی کنید علاوه بر ارضاء نیازهای جنسی شما نیاز به ارضاء نیازهای روحی تان نیز دارید . اگر تنها برای ارضاء این حس ازدواج می کنید بسیار در اشتباه هستید.

این روان شناس در ادامه به تمام آقایان توصیه می کند : افرادی که با این هدف وارد مسائل عاشقانه و احساسی خطرناکی مانند روابط زناشویی می شوند با همان شدت و سرعت نیز خارج می شوند زیرا رابطه زناشویی رابطه ای نیست که تنها ملاک خود را بر اساس زیبایی زن قرار دهید.


همان طور که همیشه گفته می شود زیبایی ظاهری ممکن است با یک اتقاق ساده از بین برود اما این زیبایی باطنی است که هیچ گاه از بین نمی رود و به تمام آقایانی که دارای این دید نسبت به زن هستند ، توصیه می کند که شیوه نگارش خود را تغییر دهند تا در زندگی های مشترکشان دچار مشکل نشوند .

وی می افزاید : مکانی که شما با همسر آینده تان روبرو می شوید نیز نقش مهمی دارد با یک نگاه، عاشق می شوند و زندگی مشترکشان را تشکیل می دهند و به سرعت همان یک نگاه، از هم جدا می شوند.

یوسفی بازدید : 21 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

افرادي که شديدا به ديگران وابسته اند

اختلال شخصيت وابسته
شخصيت وابسته

بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت‌الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي ‌دهند، مسئوليت‌هاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي‌ اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت کوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي ‌کنند.

اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير که با دکتر محمدمهدي قاسمي، روان‌پزشک، انجام شده است را مطالعه نماييد.
اختلال شخصيت وابسته در آقايان بيشتر است يا خانم‌ ها؟

اختلال شخصيت وابسته در خانم ‌ها شايع ‌تر از آقايان است. تقريبا 2/5درصد از تمام اختلالات شخصيتي در اين مقوله جاي مي‌ گيرد. اين اختلال در بچه ‌هاي کوچک خانواده شايع ‌تر از بچه‌ هاي بزرگ تر است. کساني هم که در کودکي بيماري جسمي مزمني داشته ‌اند ممکن است بيش از بقيه ي افراد، مستعد اين اختلال باشند.
رفتار اين افراد را چگونه تحليل مي ‌کنيد؟

مشخصه اختلال شخصيت وابسته، رفتاري حاکي از وابستگي و سلطه ‌پذيري به صورت الگويي نافذ و فراگير است. افراد مبتلا به اين اختلال از تصميم‌‌ گيري عاجزند، مگر آن که با ديگران زياد مشورت کرده و کاملا مطمئن باشند. آن ها از موقعيت‌ هاي مسئوليت‌آور پرهيز مي ‌کنند و اگر از آن ها خواسته شود که نقش مدير را در جايي به عهده بگيرند، مضطرب مي‌ شوند و ترجيح مي‌ دهند تحت سلطه باشند.

انجام تکاليفي را که مربوط به خودشان است دشوار مي ‌يابند، اما اگر قرار باشد آن تکاليف را براي کسي ديگر انجام دهند مداومت در آن ها کاري برايشان ندارد. اين گونه بيماران دوست ندارند تنها باشند و دلشان مي ‌خواهد کسي را پيدا کنند که بتوانند به او دلبسته شوند و همين دلبستگي، روابط آن ها را خدشه ‌دار مي سازد.
اگر بخواهيم درباره مهم ‌ترين خصيصه ‌هاي اين افراد صحبت کنيم به چه نکاتي مي ‌توان اشاره کرد؟

مهم‌ ترين خصيصه اختلال شخصيت وابسته نداشتن اعتماد به نفس، وابستگي کامل به ديگران، رفتار تسليم ‌جويانه، کمرويي، ترديد و پرهيز از پذيرش مسئوليت است. نياز بيش از حد شخصيت وابسته به اينکه تحت حمايت و مراقبت قرار گيرد، سبب مي ‌شود تسلط ديگران و اجحاف و بد رفتاري آنان را بپذيرد. ترس اين افراد از جدايي موجب مي ‌شود رفتاري تسليم ‌جويانه و حقارت ‌آميز در برابر ديگران در پيش گيرند. فرد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته، خود را بدون کمک ديگران کاملا بي ‌پناه و ناتوان‌ مي ‌پندارد، در نتيجه مي ‌کوشد که با رفتارهاي حقيرانه و چاپلوسانه، حمايت و مراقبت ديگران را کسب کند.
اين رفتارها از چه زماني بروز مي‌ کند؟

اين رفتارها از ابتداي جواني و در زمينه‌ هاي گوناگون بروز مي‌ يابد. شخصيت وابسته در تصميم‌ گيري‌هاي معمولي روزانه هم، دچار مشکل است. اين افراد هيچ‌ گاه کاري را خودشان شروع نمي‌ کنند و منتظر مي ‌مانند ديگران آغازگر کار باشند و حتي درباره مسايل کاملا شخصي از ديگران مي‌ خواهند برايشان تصميم بگيرند و مسئوليت را بر عهده آن ها مي‌ گذارند، بنابراين ديگران براي اين افراد تعيين مي‌ کنند که آنان چه کاري بايد انجام دهند يا چه کاري نبايد انجام دهند.
با اين توضيحات گفتن نه براي افراد با شخصيت وابسته نيز خيلي دشوار است؟

اين افراد به دليل اين که مي‌ ترسند حمايت يا تاثير ديگران را از دست بدهند قادر به گفتن نه نيستند و نمي ‌توانند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان کنند.

اين افراد مي ‌ترسند کاري را به تنهايي انجام دهند و براي خريد، رفتن به مطب پزشک، رفتن به مدرسه فرزند بايد فرد ديگري آنان را همراهي کند. چنين افرادي جرات و جسارت ندارند يا به خود حق نمي‌ دهند نسبت به ديگران به ويژه افرادي که به آنها تکيه دارند، خشمگين شوند زيرا همواره مي‌ ترسند حمايت و اتکاي اين افراد را از دست دهند، در نتيجه مورد ظلم و بدرفتاري از سوي ديگران قرار مي ‌گيرند و با اينکه ناراحت اند وخودخوري مي‌ کنند، ولي لام‌ تا کام حرفي نمي ‌زنند.
رفتار افراد وابسته در جمع چگونه است؟

هنگامي که در جمع، موضوعي مطرح مي ‌شود که اين افراد اطلاعات خوبي از آن داشته باشند، سخني نمي گويند و منتظر مي‌ مانند تا ديگران اظهارنظر کنند، زيرا به عنوان يک اصل پذيرفته ‌اند که ديگران در هر موردي بهتر و مطلع‌ تر از آنان هستند. در واقع اين افراد اعتقاد پيدا کرده‌اند که براي آغاز، ادامه يا پايان هر کاري محتاج به کمک ديگران هستند، چه اين کار رسيدگي به کودک ‌شان باشد يا تهيه گزارش براي رييس اداره. آنان اين گونه باور دارند که از کارکرد مستقل ناتوان هستند و خود را به صورت افرادي نيازمند به ياري هميشگي ديگران مي ‌پندارند و در عين حال احتمال دارد که اگر به اين افراد اطمينان دهيم فرد ديگري، کارشان را سرپرستي يا تاييد مي‌ کند، به خوبي از عهده انجام کار برآيند.
بنابراين افراد وابسته هيچ ‌گاه به موفقيتي در زندگي‌شان دست نمي‌ يابند.

دقيقا همين ‌طور است، زيرا اين افراد تصور مي ‌کنند که هر پيشرفت يا موفقيتي موجب طرد شدن آنان از سوي ديگران مي ‌شود. شخصيت وابسته براي حل مشکلات خود هميشه به ديگران اتکا دارد و در نتيجه مهارت‌هايي را که لازمه يک زندگي مستقل است، نمي ‌آموزد و به اين ترتيب سبب تداوم وابستگي خود مي ‌شود.

روابط و تعاملات افراد وابسته، با ديگران چگونه است؟

فرد وابسته مي‌ خواهد روابط خود را با ديگران به هر قيمتي حفظ کند، بنابراين ناچار به تحمل انواع حقارت ‌ها مي‌ شود و پيوندهاي او با ديگران نامتعادل و مخدوش است. اين فرد بدون ‌آن که هدف والايي داشته باشند تنها به منظور حفظ رابطه خود با ديگري ممکن است دست به فداکاري‌ بزند و بدرفتاري‌هاي لفظي و جسمي را تحمل کند. اگر تنها بماند، به علت ترس‌ شديد و غير واقعي در مورد ناتواني از مراقبت خود، احساس ناراحتي و درماندگي مي‌ کند. در برخي موارد خود را تنها به اين دليل که تنها نماند وابسته مي ‌کند، در حالي که از بودن با ديگران هيچ لذتي نمي‌ برد. هنگامي که رابطه نزديک او با ديگران به پايان برسد،( مثلا در اثر مرگ آن فرد يا قطع رابطه از سوي افراد)، شخصيت‌ وابسته به سرعت در جستجوي رابطه با ديگري برمي‌ آيد تا مراقبت و حمايتي که نياز دارد فراهم کند.
افراد وابسته معتقدند که بدون حمايت ديگران قادر به زندگي نيستند، اين باورها چه تبعاتي در پي دارد؟

چنين تفکري موجب مي ‌شود تا اين افراد بدون بررسي و دقت، خود را به فرد ديگري وابسته کنند، به‌طور مثال مرد وابسته ‌اي که زنش تحمل رفتارهاي او را نداشته و از وي جدا شده است، بلافاصله با نخستين زني که به تقاضاي ازدواج او پاسخ مثبت دهد، ازدواج مي ‌کند. اين افراد نسبت به خود، ديدگاهي منفي و بدبينانه دارند. توانايي‌ هاي خود و حتي آنچه را که مالک هستند ناچيز مي‌ شمارند، ممکن است هميشه در خلوت و در جمع خود را نادان فرض کنند.

هر گونه انتقاد و پذيرفته نشدن از سوي ديگران را دليلي محکم بر بي ‌ارزش بودن خود تلقي ‌کنند، و اعتماد به نفسشان کمتر مي‌ شود. در شغلي که نياز به تصميم ‌گيري مستقل دارد، قادر به فعاليت نيستند. هنگام تصميم گيري، مضطرب مي ‌شوند و از موقعيت‌ هاي مستلزم مسئوليت، هراس دارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افرادي مي ‌شود که به آن ها وابسته اند. افسردگي و اضطراب در اين افراد شيوع دارد.
آيا اختلال شخصيت وابسته درمان‌ پذير است؟

درمان اين افراد بر اساس روان درماني و دارو درماني است.

روان ‌درماني بينش ‌گرا، بيمار را قادر مي‌ سازد که زمينه رفتار خود و چگونگي شکل‌ گيري آن را دريابد. بيمار با حمايت پزشک مي ‌تواند نسبت به قبل مستقل ‌تر، پرجرات ‌تر و متکي‌ تر به خود شود. البته بايد اين نکته را مد نظر داشته باشيم که اگر پزشک، بيمار را به تغيير در روابطش تشويق کند، ممکن است بيمار مضطرب شود و بين پذيرفتن آن چه بهتر است انجام دهد و پذيرش وضعيت جاري سردرگم بماند و امکان دارد حتي با قطع درمان، رابطه بيمارگونه و وابسته خود را ادامه دهد.

رفتاردرماني، درمان جرات آموزي، خانواده درماني و گروه درماني با نتايج موفقيت‌آميز در بسياري از موارد به کار رفته است.

یوسفی بازدید : 20 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

لاله صبوري : در 18 سالگي مادر شدم
 

لاله صبوري معمولا در نقش‌هايش يك نوع شيطنت و بازيگوشي كودكانه را تداعي مي‌كند.

او در مجموعه تلويزيوني «مثل من مثل تو» به كارگرداني شاهين باباپور نقش يك مادر با اعتقادات مذهبي را بازي كرده است.

كار براي كودكان هميشه براي صبوري، اولويت داشته و سعي كرده هميشه بهترين ارتباط را با بچه‌ها برقرار كند.

معمولا در مجموعه‌ها نقش مادر را بازي مي‌كنيد، اما مادر مجموعه مثل من مثل تو به لحاظ اعتقادات مذهبي‌اي كه دارد و آموزش مضامين اخلاقي و انساني كه به فرزندش مي‌دهد، متفاوت است. همين ويژگي، شما را براي بازي در اين مجموعه ترغيب كرد يا دليل ديگري براي حضور در اين سريال داشتيد؟

اولين عاملي كه مرا براي بازي در اين مجموعه ترغيب كرد، موضوع آن بود كه براي كودكان و نوجوانان بود. برايم جالب بود كه براي اولين بار در ماه رمضان مجموعه‌اي براي كودكان تهيه مي‌شود. معمولا در ماه رمضان جشنواره آثار مختلف براي بزرگسالان به راه مي‌افتد، اما تمام مجموعه‌هاي نمايشي كه پخش مي‌شود و بچه‌ها هم اين مجموعه‌ها را تماشا مي‌كنند، مناسب‌شان نيست.

مفاهيمي كه در اين مجموعه‌ها مطرح مي‌شود براي بچه‌ها جذابيتي ندارد. اين مساله شامل جذاب‌ترين مجموعه‌ مثل «او يك فرشته بود» هم مي‌شود كه وقتي بچه‌ها اين مجموعه را مي‌ديدند، مي‌ترسيدند. مجموعه‌هاي طنز مثل «زيرزمين» هم مناسب بچه‌ها نبود و بچه‌ها در اين نوع سريال‌ها با مفاهيمي همچون چك برگشتي، زندان، كلاهبرداري و... آشنا مي‌شدند. دانستن اين واژه‌ها براي بچه‌ها مناسب نيست. ممكن است ما بزرگ‌ترها به معضلات اجتماعي كه در اين مجموعه‌ها مطرح مي‌شود، بخنديم، اما طرح اين موضوعات براي بچه‌ها جالب نيست.

دليل ديگرم براي حضور در اين سريال اين بود كه كار براي شبكه دو بود. من چند سال است كه علي زارعان مدير گروه خردسال و كودك شبكه دو را مي‌شناسم. او حساسيت زيادي براي كاري كه انجام مي‌دهد، دارد و روي فيلمنامه‌ها دقت زيادي دارد تا كار آبرومندي تهيه شود. بعد از آن كه چند قسمت از فيلمنامه مثل من مثل تو را خواندم، خوشم آمد و علاقه‌مند شدم با شاهين باباپور كارگردان اين مجموعه كار كنم. داستان اين مجموعه، عجيب و غريب نبود، بلكه درباره يك خانواده معمولي بود. من هم در اين مجموعه مذهبي‌ترين نقشم را بازي كردم.

با توجه به اين‌كه مثل من مثل تو، نخستين تجربه سريال‌سازي براي كودكان ويژه ماه رمضان بود، به نظرتان بايد توليد چنين آثاري در ماه رمضان ادامه پيدا كند يا نه؟

بله، ساخت اين مجموعه در ماه رمضان براي بچه‌ها اتفاق خوبي بود. بازتاب‌هايي كه از اين مجموعه داشتيم، نشان مي‌دهد اين مجموعه تلويزيوني ديده شده و بچه‌ها از ديدن آن لذت بردند و آن را دوست داشتند. يكي از ويژگي‌هاي مجموعه مثل من مثل تو سادگي قصه‌ها بود، به همين دليل هم دوست‌داشتني شد. اين مجموعه به مفاهيم انساني و اخلاقي مي‌پرداخت و زبان شيريني براي روايت قصه كه قهرمانان آن سه كودك بودند، داشت.

ولي فيلمنامه مجموعه مثل من مثل تو انسجام لازم را ندارد، حتي برخي ديالوگ‌هاي اين مجموعه خيلي پيش پا افتاده بود به حدي كه براي بچه‌ها هم جذابيتي نداشت. در واقع بچه‌ها را خيلي ساده تصور كرده بود، در حالي كه نسل امروز باهوش هستند و راحت هر سخني را نمي‌پذيرند؟

من هم با شما موافقم. برخي قسمت‌هاي اين مجموعه متن‌هاي خوبي نداشت كه البته اين مساله به نويسندگان برمي‌گردد. گرچه متن‌ها خوب نبود، اما شاهين باباپور تلاش مي‌كرد با دكوپاژهاي (نمابندي‌هاي)‌ خوب و حركت دوربين به قصه‌ها ريتم بدهد و ضعف‌هاي متون را بپوشاند. دليل اين‌كه برخي متن‌ها خوب نشد، به اين خاطر بود كه ما همزمان با توليد، پخش داشتيم و به موقع رساندن كار باعث شد كيفيت برخي متون پايين بيايد.

شما علاوه بر كارگرداني و بازيگري، فيلمنامه هم مي‌نويسيد. وقتي فيلمنامه اين مجموعه را خوانديد و با ضعف‌هاي متن روبه‌رو شديد، در اين باره به دوستان تذكر نداديد؟

چند قسمت اول اين مجموعه خيلي بهتر بود، اما به مرور كه زمان كمتر شد از كيفيت متن كمي كاسته شد، چون با كمبود زمان روبه‌رو بوديم. مساله ضعف در فيلمنامه فقط شامل حال مجموعه مثل من مثل تو نيست و اين معضل شامل حال مجموعه‌هاي ديگر هم مي‌شود.

معمولا بازيگران، علاقه‌مند به بازي در آثار كودك نيستند، چه عاملي شما را در طول اين سال‌ها ترغيب كرده تا در آثاري كه براي بچه‌ها ساخته مي‌شود، حضور داشته باشيد؟

من 18 سالم بود كه مادر شدم. بچه‌هايم در كنار خودم بزرگ شدند. به همين دليل از زمان جواني مادر بودم و هميشه بچه‌ها برايم اهميت داشتند و از 10 سال پيش فعاليتم را در زمينه نويسندگي براي بچه‌ها شروع كردم و به مرور به سمت كارگرداني رفتم. علاوه بر آن سعي كردم در كارهاي كودك هم بازي كنم.

هميشه كار كردن براي بچه‌ها دوست‌داشتني است و حس خوبي به من مي‌دهد. چهار سال پيش هم كه دختر كوچكم به دنيا آمد اين حس در من بيشتر زنده شد. بچه‌ها خيلي زود بزرگ مي‌شوند و بايد همراه آنها بود. به همين دليل اولويتم هميشه كار براي كودكان است.

یوسفی بازدید : 28 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

 

SiteRooz.com

1. دارای فیبر قوی

به گزارش نیک صالحی سیب زمینی را معمولاً به عنوان غذایی که موجب اضافه وزن می‌شود در نظر می‌گیرند ولی سیب زمینی سرشار از فیبر است که معمولاً برای افرادی که رژیم کاهش وزن دارند توصیه می‌شود. این که چطور آن را تهیه می‌کنید کالری آن را تعیین می‌کند و منجر به غذای پرکالری می‌شود.

2. به مقابله با بیماری می‌رود

از آنجا که منبع غنی فیبر محسوب می‌شود بسیار برای سیستم گوارشی مفید است. آنها خطر ابتلا به سرطان را کاهش داده و همچنین مطالعات نشان داده است که برای مبارزه با بیماری قلبی نیز خوب است. همچنین حاوی ویتامین B6 است که به شما در اختلالات عصبی کمک می‌کند.

3. برای افراد دیابتی خوب است

بعضی از مردم فکر می‌کنند سیب زمینی برای دیابتی‌ها خوب نیست چرا که میزان گلوکز خون را بالا می‌برد، ولی حقیقت این است که هیچ مطالعه بشری خوبی برای بررسی تأثیر شاخص گلیسمیک را در قاعده دیابت وجود نداشته است.

4. سیب زمینی برای محافظت از پوست

سیب زمینی حاوی ویتامین C است که برای بدن شما بسیار خوب و به خصوص برای پوست صورت فوق‌العاده است. به گزارش نیک صالحی مالش آب سیب زمینی به روی پوست آن‌را زیبا و درخشان خواهد ساخت. همچنین اگر حلقه‌های سیب زمینی را به مدت 30 دقیقه روی چشم بگزارید سیاهی دور چشم را کاهش خواهد داد.

5. تندرستی عمومی را ارتقا می‌دهد

حتماً تا به حال داستان‌های مختلفی از این که سیب زمینی شما را چاق می‌کند شنیده‌اید. ولی در حقیقت آنها در کالری و مواد غیر چاق کننده متعادل هستند. همچنین شکم شما را پر می‌کند و برای مدت طولانی احساس گرسنگی نمی‌کنید. از آنجا که نیمی از آن غیر حل شدنی و نیمی از آن حل شدنی است به شما در کاهش سطح کلسترول کمک می‌کند.

6. مفید برای مغز

سیب زمینی بسیار برای سلامت و فعالیت‌های روزمره مفید بوده و سرشار از آهن و مس است که برای مغز نیز بسیار سودمند است .

7. التهاب را کاهش می‌دهد.

اگر شما همواره از التهابات بیرونی و داخلی رنج می‌برید، سیب زمینی شما را نجات خواهد داد. سیب زمینی سبک و برای هضم راحت بوده و روده‌ها و سیستم گوارش شما را از التهابات آرام می‌کند و التهابات بیرونی را با مالش خام آن بر روی التهاب آن را مداوا می‌کند. همچنین برای افرادی که از زخم دهان رنج می‌برند موثر است.

8. کبودی را درمان می‌کند

آب سیب زمینی برای معالجه کبودی، سوختگی ، پیچ خوردگی و رگ به رگ شدن و زخم بسیار خوب است و به بهبود سریع آنها کمک می‌کند. همچنین برای مشکلات پوستی و مواد مخدر کمک کننده می‌باشد.به گزارش نیک صالحی سیب زمینی همچنین ضد سرطان رحم و ایجاد کریستال و تومور است.

9. درمان سنگ کلیه

سنگ کلیه عموماً به دلیل افزایش سطح اسید اوریک در خون ایجاد می‌شود.پزشکان عموماً به این بیماران توصیه می‌کنند که از سیب زمینی در غذای خود بیشتر استفاده کنند چرا که حاوی آهن و کلسیم است.

10. کاهش استرس

سیب زمینی از آنجا که حاوی ویتامین B6 غنی است و یک ماده مورد نیاز برای بازسازی و تجدید سلول است بسیار در کاهش استرس از ذهن و بدن موثر است. به گزارش نیک صالحی سیب زمینی هورمون آدرنالین تولید می‌کند که به واکنش ما در مقابل استرس و گابا (عامل عصبی) کمک می‌کند. توجه داشته باشید که سیب زمینی تنها وقتی مفید است که به شیوه صحیحی طبخ شود مثلاً به جای اینکه آن را سرخ کنید و به آن کالری بیفزایید ، به صورت ایده آل بهتر است آن را بپزید.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 25 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 18 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

نه مشکل طبی، 9 چاره طبیعی

برخی افراد برای رهایی از هزینه‌های سنگین درمان به مصرف خوراکی‌های طبیعی روی می‌آورند تا از ابتلا یا پیشرفت‌ بیماری‌ها پیشگیری کنند. واقعا وقتی می‌شود با صرف هزینه‌ای اندک از شر برخی بیماری‌ها خلاص شد، چرا باید هزینه‌های سنگین درمان را متحمل شد؟
درمان با خوراکی های طبیعی

شناخت خواص خوراکی‌های طبیعی در دسترس و ارزان‌قیمت می‌تواند به شما کمک کند که گاهی زودتر به داد خودتان برسید. البته ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این روش‌ها باید نظر پزشک را هم جویا شوید و از درمان‌های خودسرانه پرهیز کنید تا گرفتار عوارض ناخواسته این درمان‌های طبیعی نشوید.

لیمو و جای جوش

دکتر آدری‌ کیونین، متخصص پوست ومو می‌گوید: شما می‌توانید برای از بین بردن جای جوش‌های صورت‌تان، روزی 10 تا 15 دقیقه یک قطعه لیمو ترش تازه را روی پوست‌تان بگذارید و بعد از 12 هفته از داشتن پوستی صاف و شفاف لذت ببرید. اسید موجود در آب لیمو ترش سبب از بین رفتن جای جوش‌ها می شود. ولی اگر پوست‌ خشکی دارید، بهتر است از این روش استفاده نکنید.

سرکه سیب و ضرب‌دیدگی

محققان می‌گویند سرکه سیب یکی از موثرترین مواد برای مبارزه با بیماری‌های التهابی است. بنابراین اگر قسمتی از بدن‌تان دچار ضرب‌دیدگی شده و ورم کرده است، روزی چند نوبت یک دستمال پارچه‌ای را به سرکه سیب آغشته کنید و روی قسمت متورم بمالید، یا روزی دو بار خمیری متشکل از سرکه سیب و سفیده تخم ‌مرغ را به مدت یک ساعت روی بخش ضرب‌دیده بگذارید.

زنجبیل و دل‌ درد

این گیاه معجزه‌گر بهترین درمان برای دل‌ دردهای ساده و حتی دل ‌دردهای دوران بارداری و قاعدگی است. مطمئن باشید که اگر دل‌درد به سراغ‌تان بیاید، با نوشیدن روزی دو لیوان دم کرده زنجبیل می‌توانید از دست آن خلاص شوید. برای درست کردن دم کرده زنجبیل هم کافی است یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در یک قوری آب داغ بریزید و 10 دقیقه منتظر شوید تا خوب دم بکشد و آماده نوشیدن شود.

عسل و خراش پوستی

این خوراکی شیرین و خوش‌مزه، حاوی دو ماده موثر و مفید برای درمان زخم‌های ناشی از بریدگی یا خراش است؛ شکر برای از بین بردن رطوبت و در نتیجه از بین رفتن باکتری‌ها و پراکسید هیدروژن برای ضدعفونی کردن. پس شما می‌توانید برای درمان بریدگی‌ های سطحی‌تان به سادگی از این ماده شفابخش استفاده کنید.


درمان با خوراکی های طبیعی

‌نمک و پای ورزشکاران

یکی از مشکلاتی که اکثر ورزشکاران و گاهی افراد غیر ورزشکار با آن دست به گریبان‌اند، مشکلات مربوط به پاهاست. تعریق بیش از حد و بوی نامطبوع پا ، به وجود آمدن قارچ‌های پوستی بین انگشتان پا و سفتی پوست به‌ خصوص در پاشنه و انگشت شست پا، از جمله ی این مشکلات هستند.

دکتر سوزان لوین، متخصص بیماری‌‌های داخلی، به کلیه افرادی که به نوعی با هر کدام از این مشکلات درگیر هستند توصیه می‌کند روزانه 5 تا 10 دقیقه پاهای‌شان را در محلولی حاوی یک لیتر آب گرم و دو قاشق چای‌خوری نمک، قرار دهند.

روغن زیتون و اگزما

خشکی و خارش شدید پوست در بیماری اگزما بسیار آزار دهنده است. اگر از این بیماری پوستی رنج می‌برید و داروهای شیمیایی هم حساسیت پوست‌تان را بیشتر کرده اند، می‌توانید روزی چند نوبت یک قاشق چای‌خوری روغن زیتون را روی هر 5/2 سانتی‌متر از پوست مبتلا بمالید و اگر بیماری‌تان شدید و پیشرفته است، منطقه چرب شده را با یک پوشش پلاستیکی هم بپوشانید.

شیر و آرامش

دکتر برنارد ویتون، روان‌پزشک، می‌گوید: اگر می‌خواهید پیش از خوابیدن به آرامش کامل برسید و با ذهنی آرام یک خواب لذت‌بخش را تجربه کنید، نیم ساعت قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بنوشید. اسیدآمینه‌ای به نام تریپتوفان در شیر وجود دارد که باعث ایجاد حس آرامش می‌شود.

دم کرده بابونه و میخچه

دکتر لوین می گوید: آسان‌ترین راه برای از بین بردن میخچه پا این است که روزی دو ساعت آن را در دم کرده ی بابونه قرار دهید. این دم کرده گیاهی، بهترین ماده برای نرم کردن پوست سفت شده هم به شمار می‌آید. در ضمن اگر دیدید پوست‌تان بعد از قرار گرفتن در دم کرده بابونه رنگ گرفت، اصلا نگران نشوید. مقداری آب ولرم و صابون ملایم می‌تواند مشکل شما را خیلی سریع حل کند.

جوش‌ شیرین و عفونت‌ ادراری

به گفته دکتر لارین گیل‌اسپای، اورولوژیست، جوش ‌شیرین با قلیایی کردن محیط مثانه باعث جلوگیری از تکثیر باکتری‌ها می‌شود، بنابراین اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شده‌اید و به پزشک هم دسترسی ندارید، روزی یک لیوان آب که با یک چهارم قاشق چای‌خوری جوش ‌شیرین مخلوط شده است را بخورید و در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید.

یوسفی بازدید : 14 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

نه مشکل طبی، 9 چاره طبیعی

برخی افراد برای رهایی از هزینه‌های سنگین درمان به مصرف خوراکی‌های طبیعی روی می‌آورند تا از ابتلا یا پیشرفت‌ بیماری‌ها پیشگیری کنند. واقعا وقتی می‌شود با صرف هزینه‌ای اندک از شر برخی بیماری‌ها خلاص شد، چرا باید هزینه‌های سنگین درمان را متحمل شد؟
درمان با خوراکی های طبیعی

شناخت خواص خوراکی‌های طبیعی در دسترس و ارزان‌قیمت می‌تواند به شما کمک کند که گاهی زودتر به داد خودتان برسید. البته ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این روش‌ها باید نظر پزشک را هم جویا شوید و از درمان‌های خودسرانه پرهیز کنید تا گرفتار عوارض ناخواسته این درمان‌های طبیعی نشوید.

لیمو و جای جوش

دکتر آدری‌ کیونین، متخصص پوست ومو می‌گوید: شما می‌توانید برای از بین بردن جای جوش‌های صورت‌تان، روزی 10 تا 15 دقیقه یک قطعه لیمو ترش تازه را روی پوست‌تان بگذارید و بعد از 12 هفته از داشتن پوستی صاف و شفاف لذت ببرید. اسید موجود در آب لیمو ترش سبب از بین رفتن جای جوش‌ها می شود. ولی اگر پوست‌ خشکی دارید، بهتر است از این روش استفاده نکنید.

سرکه سیب و ضرب‌دیدگی

محققان می‌گویند سرکه سیب یکی از موثرترین مواد برای مبارزه با بیماری‌های التهابی است. بنابراین اگر قسمتی از بدن‌تان دچار ضرب‌دیدگی شده و ورم کرده است، روزی چند نوبت یک دستمال پارچه‌ای را به سرکه سیب آغشته کنید و روی قسمت متورم بمالید، یا روزی دو بار خمیری متشکل از سرکه سیب و سفیده تخم ‌مرغ را به مدت یک ساعت روی بخش ضرب‌دیده بگذارید.

زنجبیل و دل‌ درد

این گیاه معجزه‌گر بهترین درمان برای دل‌ دردهای ساده و حتی دل ‌دردهای دوران بارداری و قاعدگی است. مطمئن باشید که اگر دل‌درد به سراغ‌تان بیاید، با نوشیدن روزی دو لیوان دم کرده زنجبیل می‌توانید از دست آن خلاص شوید. برای درست کردن دم کرده زنجبیل هم کافی است یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در یک قوری آب داغ بریزید و 10 دقیقه منتظر شوید تا خوب دم بکشد و آماده نوشیدن شود.

عسل و خراش پوستی

این خوراکی شیرین و خوش‌مزه، حاوی دو ماده موثر و مفید برای درمان زخم‌های ناشی از بریدگی یا خراش است؛ شکر برای از بین بردن رطوبت و در نتیجه از بین رفتن باکتری‌ها و پراکسید هیدروژن برای ضدعفونی کردن. پس شما می‌توانید برای درمان بریدگی‌ های سطحی‌تان به سادگی از این ماده شفابخش استفاده کنید.


درمان با خوراکی های طبیعی

‌نمک و پای ورزشکاران

یکی از مشکلاتی که اکثر ورزشکاران و گاهی افراد غیر ورزشکار با آن دست به گریبان‌اند، مشکلات مربوط به پاهاست. تعریق بیش از حد و بوی نامطبوع پا ، به وجود آمدن قارچ‌های پوستی بین انگشتان پا و سفتی پوست به‌ خصوص در پاشنه و انگشت شست پا، از جمله ی این مشکلات هستند.

دکتر سوزان لوین، متخصص بیماری‌‌های داخلی، به کلیه افرادی که به نوعی با هر کدام از این مشکلات درگیر هستند توصیه می‌کند روزانه 5 تا 10 دقیقه پاهای‌شان را در محلولی حاوی یک لیتر آب گرم و دو قاشق چای‌خوری نمک، قرار دهند.

روغن زیتون و اگزما

خشکی و خارش شدید پوست در بیماری اگزما بسیار آزار دهنده است. اگر از این بیماری پوستی رنج می‌برید و داروهای شیمیایی هم حساسیت پوست‌تان را بیشتر کرده اند، می‌توانید روزی چند نوبت یک قاشق چای‌خوری روغن زیتون را روی هر 5/2 سانتی‌متر از پوست مبتلا بمالید و اگر بیماری‌تان شدید و پیشرفته است، منطقه چرب شده را با یک پوشش پلاستیکی هم بپوشانید.

شیر و آرامش

دکتر برنارد ویتون، روان‌پزشک، می‌گوید: اگر می‌خواهید پیش از خوابیدن به آرامش کامل برسید و با ذهنی آرام یک خواب لذت‌بخش را تجربه کنید، نیم ساعت قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بنوشید. اسیدآمینه‌ای به نام تریپتوفان در شیر وجود دارد که باعث ایجاد حس آرامش می‌شود.

دم کرده بابونه و میخچه

دکتر لوین می گوید: آسان‌ترین راه برای از بین بردن میخچه پا این است که روزی دو ساعت آن را در دم کرده ی بابونه قرار دهید. این دم کرده گیاهی، بهترین ماده برای نرم کردن پوست سفت شده هم به شمار می‌آید. در ضمن اگر دیدید پوست‌تان بعد از قرار گرفتن در دم کرده بابونه رنگ گرفت، اصلا نگران نشوید. مقداری آب ولرم و صابون ملایم می‌تواند مشکل شما را خیلی سریع حل کند.

جوش‌ شیرین و عفونت‌ ادراری

به گفته دکتر لارین گیل‌اسپای، اورولوژیست، جوش ‌شیرین با قلیایی کردن محیط مثانه باعث جلوگیری از تکثیر باکتری‌ها می‌شود، بنابراین اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شده‌اید و به پزشک هم دسترسی ندارید، روزی یک لیوان آب که با یک چهارم قاشق چای‌خوری جوش ‌شیرین مخلوط شده است را بخورید و در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 22 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید / راز کاهش وزن

اگر قصد دارید وزنتان را کم کنید یک روش بسیار موثر این است که لقمه‌های خود را مدت بیشتری بجوید.

به گزارش ایسنا، نتایج یک بررسی جدید نشان داده است که خوب جویدن غذا نه تنها به شما کمک می‌کند که وزنتان را کاهش داده بلکه مقدار کالری که در هر وعده غذایی استفاده می‌کنید را نیز کاهش می‌دهد.

کارشناسان تغذیه در دانشگاه پزشکی «هاربین» در چین با مطالعه روی 16 مرد لاغر و 14 مرد چاق طی دو مجموعه آزمایش جداگانه به نتایج فوق دست یافته‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، بررسی‌ها نشان داد: داوطلبانی که هر لقمه خود را 40 بار می‌جوند در مقایسه با گروهی که فقط 15 بار این کار را انجام می‌دهند، می‌توانند 12 درصد کمتر غذا بخورند.

به نظر می‌رسد جویدن غذا به مدت طولانی‌تر در واقع فرصت رسیدن سیگنال‌های سیری به مغز را افزایش می‌دهد. این سیگنال‌ها به مغز می‌روند تا به آن پیغام ‌دهند که معده پر شده است. به علاوه خوب جویدن غذا میزان ترشح هورمون گرسنگی موسوم به هورمون«گرلین» را کاهش می‌دهد و به این ترتیب احساس سیری در انسان بیشتر می‌شود.

یوسفی بازدید : 21 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

با ۴ خوراکی خوشمزه استرس تان را کم کنید

در دنیای شتاب زده کنونی استرس جزو جدا نشدنی زندگی همه ما شده است. استرس کارهای خانه، استرس های شغلی، تحصیلی و غیره. مهم این است که بتوانیم این استرس ها را مدیریت و کنترل کنیم. راه های مختلفی برای مقابله با استرس ها و فشارهای روزمره وجود دارد. ما در این مطلب کوتاه شما را با ۴ ماده غذایی آشنا می کنیم و توصیه می کنیم برای داشتن آرامش بیشتر این چهار ماده ی غذایی را در برنامه ی غذایی روزانه تان بگنجانید.

شکلات سیاه
در پژوهش گسترده ای که در آلمان انجام گرفته مشاهده شده است افرادی که به مدت بیش از ۶ سال شکلات سیاه مصرف کرده اند فشار خون پایین تری نسبت به افرادی دارند که کمتر از این ماده ی غذایی می خورند.
پژوهش دیگری نشان می دهد میزان هورمون استرس در افرادی که عادت به خوردن شکلات سیاه دارند کمتر است. حیف که شکلات سیاه حاوی چربی، قند و کالری است وگرنه می توانستید تا جایی که می توانید از این ماده غذایی میل کنید. اما بهتر است روزانه فقط دو تا سه مربع شکلات سیاه میل کنید.

ماهی
برای این که استرس هایتان را کنترل کنید اسیدهای چرب امگا ۳ را به برنامه غذایی خود اضافه کنید. این اسیدهای چرب ضروری، هورمون های استرس را مهار و با افسردگی مقابله می کند. می توانید از مکمل روغن ماهی استفاده کنید اما مصرف ماهی خوشمزه ترین روش برای دریافت این مواد مغذی است. توصیه می کنیم به طور مرتب دو مرتبه در هفته ۹۰ گرم ماهی چرب میل کنید و یا اینکه گردو را دریابید و هر روز مصرف کنید.

چای سیاه
نتایج یک پژوهش انگلیسی نشان می دهد نوشیدن چای سیاه می تواند به سرعت عواقب استرس را برطرف کند. محققان این پژوهش مشاهده کردند هورمون استرس ( کورتیزول ) در افرادی که به مدت ۶ هفته روزانه ۴ فنجان چای سیاه نوشیده اند در سطح پایینی قرار دارد و بعد از یک اتفاق استرس زا، زودتر به آرامش دست می یابند تا افرادی که عادت به نوشیدن چای سیاه ندارند. محققان معتقدند که نوشیدن چای سیاه تأثیر مثبتی روی خلق و خوی افراد دارد و سطح هشیاری آن ها را بالا می برد.

آووکادو
گوشت این میوه خوشمزه حاوی دو ماده ی ضداسترس قوی است: پتاسیم و اسیدهای چرب اشباع نشده مونو. این دو عنصر مغذی فشار خون را پایین می آورد.
به علاوه اسیدهای چرب اشباع نشده مونو، برای دور شدن از حالت افسردگی مفید است.

یوسفی بازدید : 13 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

شكمي عضلاني وجذاب برای خانم ها

شكمي عضلاني و جذاب برای خانم ها:ساده ترين راه مـی تـوانید شکم خود را به راحتـی آب کنید: راهـنـمـای 4 قسمتی ما برای خوردن، آشامیدن، و ورزش کردن شما را در هر زمان آماده پوشیدن لباس دلخواهتان می کند. غذاهایی که شکم شما را آب می کنند

قطع مصرف هله هوله
دکـتر لزلی بونسی از دانشگاه پترزبورگ، بخش پزشکی اظــهار می دارد: بسیاری از آبنبات ها و اسنک ها شامل گـلیسـیرین و شــکر بالایی هسـتند. در معده به طور کامل هضم نمی شوند و این امر سبب می شود که شکم شما نفخ کند.
بدوید (در حدود 2 کیلومتر)
دکتر دیانا تیلور از دانشگاه کالیفرنیا، ایالت سنفرانسیسکو، بخش حفظ سلامتی معتقد است که: ورزش های سنگین، فشار و تنش فراوانی را بر روی بدن شما وارد می آورند و همین امر موجب می شود که عضلات برای مدت زمان طولانی نرم و سست باقی بمانند. اما نرمش ملایم و متعادل (مثل یوگا و پیاده روی) به آب شدن چربی ها سرعت می دهد و مشکل شما را در مدت زمان کمتری حل می کند.
در مصرف نمک و ادویه زیاده روی نکنید
مصرف بیش از حد ادویه جات و نمک ها باعث می شود که شکم شما نفخ کند. یک چهارم فنجان سس کچاپ سه برابر مقدار سدیمی که بدن شما در طول روز نیاز دارد، را فراهم می سازد. یک قاشق سوپخوری سس سویا جایگزین مناسبی برای آن خواهد بود.
پتاسیم مصرف کنید
این ماده طبیعی ادرار آور بوده و اثر نفخ آور نمک را از بین می برد. می توانید آنرا در گوجه فرنگی، موز، ماهی قزل آلا، بادام و گیلاس پیدا کنید.
H2O بیشتری مصرف کنید
نوشیدن آب به میزان لازم، باعث می شود تا آبی که در بدن شما به دلیل وجود نمک جمع شده به آسانی خارج شود و نفخ شکمتان از بین برود.

یوسفی بازدید : 20 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

شكمي عضلاني وجذاب برای خانم ها

شكمي عضلاني و جذاب برای خانم ها:ساده ترين راه مـی تـوانید شکم خود را به راحتـی آب کنید: راهـنـمـای 4 قسمتی ما برای خوردن، آشامیدن، و ورزش کردن شما را در هر زمان آماده پوشیدن لباس دلخواهتان می کند. غذاهایی که شکم شما را آب می کنند

قطع مصرف هله هوله
دکـتر لزلی بونسی از دانشگاه پترزبورگ، بخش پزشکی اظــهار می دارد: بسیاری از آبنبات ها و اسنک ها شامل گـلیسـیرین و شــکر بالایی هسـتند. در معده به طور کامل هضم نمی شوند و این امر سبب می شود که شکم شما نفخ کند.
بدوید (در حدود 2 کیلومتر)
دکتر دیانا تیلور از دانشگاه کالیفرنیا، ایالت سنفرانسیسکو، بخش حفظ سلامتی معتقد است که: ورزش های سنگین، فشار و تنش فراوانی را بر روی بدن شما وارد می آورند و همین امر موجب می شود که عضلات برای مدت زمان طولانی نرم و سست باقی بمانند. اما نرمش ملایم و متعادل (مثل یوگا و پیاده روی) به آب شدن چربی ها سرعت می دهد و مشکل شما را در مدت زمان کمتری حل می کند.
در مصرف نمک و ادویه زیاده روی نکنید
مصرف بیش از حد ادویه جات و نمک ها باعث می شود که شکم شما نفخ کند. یک چهارم فنجان سس کچاپ سه برابر مقدار سدیمی که بدن شما در طول روز نیاز دارد، را فراهم می سازد. یک قاشق سوپخوری سس سویا جایگزین مناسبی برای آن خواهد بود.
پتاسیم مصرف کنید
این ماده طبیعی ادرار آور بوده و اثر نفخ آور نمک را از بین می برد. می توانید آنرا در گوجه فرنگی، موز، ماهی قزل آلا، بادام و گیلاس پیدا کنید.
H2O بیشتری مصرف کنید
نوشیدن آب به میزان لازم، باعث می شود تا آبی که در بدن شما به دلیل وجود نمک جمع شده به آسانی خارج شود و نفخ شکمتان از بین برود.

یوسفی بازدید : 31 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

 پرسش 1

آيا مي‌توانيد هفت قطعه رنگي را به گونه‌اي كه همپوشاني نداشته باشد در شكل مياني قرار دهيد؟

معما و سرگرمي,معمای سخت,معما

 

 

پرسش 2

 

ارقام تشكيل‌دهنده سن مادر و دختري مشابه است. اگر سال آينده سن مادر دوبرابر سن دخترش باشد هر كدام از آنها چند سال سن دارند؟

 

معما و سرگرمي,معمای سخت,معما

 

 

پاسخ 1

همان‌طور كه مي‌بينيد هفت قطعه رنگي را مي‌توان به اين ترتيب در شكل مياني كه شبيه به قلعه‌اي متشكل از تعدادي هشت ضلعي است قرار داد.

 

معما و سرگرمي,معمای سخت,معما

پاسخ 2

اگر اعدادي دو رقمي را كه ارقام مشابه دارند مورد مقايسه قرار دهيم و اين را هم در نظر بگيريم كه با افزودن يك عدد به عدد بزرگ‌تر اين عدد دو برابر عدد كوچك‌تر مي‌شود به اين نتيجه مي‌رسيم كه مادر 73 ساله و دخترش 37 ساله است.

 

معما و سرگرمي,معمای سخت,معما

یوسفی بازدید : 20 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

 

 

درباره پرده بکارت چه می دانید؟

پرده بکارت،در نظر مردها از قدیم چیزی رازآلود و خیال انگیز بوده است. خیلی ها آن را مهر طبیعت بر سند مهر مرد می شمردند که تازگی و معصومیت عروسشان را تضمین می کرد. اما چند و چون آن در هاله ای از ابهام بود و با توجه به فرهنگ حجب و حیا ، کسی نیز درباره ویژگی های آن زیاد نمی دانست. و همین عدم شناخت در بعضی مواقع منجر به مشکلات جدی و حتی تراژدی می گردید.

 

امروزه به یمن پیشرفت های علمی و تغییرات فرهنگی،اطلاعات ما در باره این موضوع بیشتر و نگاهمان به واقع بینی نزدیک تر شده است.به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله پزشکی مادر پرده بكارت در حقیقت یك غشای نازك، همراه با سوراخ یا سوراخهایی برای عبور جریان خونریزی عادت ماهیانه از درون آن، و چیزی كه بطور مشخص ورودی واژن زنان رو مسدود كرده است.این كه موجودیت و مفهوم پرده بكارت چیست یكی از اسرار جاودانه و نهفته در بدن زنان است.

 

بعضی ها مادرزاد پرده بكارت ندارند، بعضی دیگر پرده بكارت شان بدون سوراخ است، درحالیكه برخی دیگر پرده های بسیار ضخیمی دارند كه ممكن است برای پاره كردن پرده بکارت، كمك پزشك مورد نیاز باشد تا از بروز درد در هنگام ارتباط جنسی جلوگیری شود، این شیوه را بریدن پرده بکارت می نامند.طی اولین دخول، پرده بكارت در چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم می شود، غالبا تا زمانی كه زن، نوزادی به دنیا بیاورد باقیمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت.

 

انواع مهم پرده عبارتند از :


1- پرده بکارت بدون منفذ
2- پرده بکارت مثلثی
3- پرده بکارت نوع حلقوی(قابل اتساع و غیرقابل اتساع)
4- پرده بکارت نوع هلالی
5- پرده بکارت نوع پل دار(دو تکه)
6- پرده بکارت نوع غربالی
7- پرده بکارت نوع زبانه دار
8- پرده بکارت نوع دندانه دار
9- عدم وجود پرده بکارت به طور طبیعی
10- پرده بکارت بسیار سخت و سفت
 

 

 

از آنجا كه پرده بكارت می تواند دارای اشكال مختلف باشد ، باید دریافت كه بازبینی آن نمی تواند دلیل محكمی برای اثبات این مورد باشد كه فرد دارای رابطه جنسی بوده است یا خیر. این قضاوت نادرست می تواند افرادی را هم كه پرده بکارت آنها در اثر فعالیتهای ورزشی ،خودارضایی، استفاده از تامپون ، كشیدگی بیش از حد ، نبود مادر زادی ، تستهای پزشكی و غیره دچار آسیب گردیده ، به دردسر اندازد. حتی بسیاری از مدارك از این حكایت می كنند كه پارگی پرده بکارت در اثر كشیدگی بیش از حد در فعالیتهایی مانند رقص ، ژیمناستیك و یا اسب سواری نیز شایع است.


ترمیم پرده بکارت دختران
کافی است زنانی که اصطلاحا پرده بکارت خود را از دست داده اند، نیم ساعت قبل از رابطه جنسی در شب عروسی، این دارو را به صورت شیاف استعمال کنند تا اثرات معجزه آفرین آن را ببینند. این شیاف، در دمای درونی بدن، پوسته ژلاتینی خود را پاره می کند و محتوی آن به صورت مایع قرمز رنگی از واژن خارج می شود.

به گزارش سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  مجله پزشکی آکادمی “اوترخت”  ، ”اینه که فان سومرن”  ، متخصص بیماری های زنان در آدکامی پزشکی در شهراوترخت (هلند) سازنده این دارو است. و در گفتگو با مجله پزشکی آکادمی “اوترخت” می گوید : “در سال حدود ۲۰نفر به من مراجعه می کنند که خواهان ترمیم پرده بکارت خود هستند. همکاران من در سایر شهرها نیز مراجعین زیادی برای ترمیم پرده بکارت دارند.

 

 

 

 

متناسب با این که وضعیت مراجعین چه باشد، در مورد ترمیم پرده بکارت تصمیم می گیرم. برخی را ترمیم و حدود نیمی از موارد را نیز رد می کنم. مثلا اگر دختری مورد تجاوز واقع شده باشد و آینده اش به خاطر این مساله به خطر افتد، عمل ترمیم پرده بکارت را انجام می دهم.

 

اما زمانی که زنی مراجعه می کند و می گوید که پس از طلاق و برای ازدواج دوم می خواهد پرده بکارت خود را ترمیم کند، با تقاضایش مخالفت می کنم.”برای این دسته از زنان نیز راه حل دیگری در نظر گرفته شده است که همان استعمال داروی معجزه آفرین باکرگی است. از دیرباز و در سنن گوناگون، ظهور قطرات سرخ رنگ بر ملحفه ها، در شب عروسی شادی آفرین بوده است.

نمایش پارچه ای با لکه های خون، با هلهله و “کل کشیدن” زنان خانواده همراه می شده است. این در حالی است که تنها در ۶۰درصد موارد، در اولین رابطه جنسی ، جداره واژن خراش بر می دارد و چند قطره ای خون می آید. با این وجود، در برخی موارد همان چند قطره، ناجی جان عروس است.
امروزه رد پای این گونه سنن به کشورهای اروپائی نیز کشیده شده است. حاملین این سنن نیز عمدتا مهاجرین اند. “اینه که فان سومرن” در این مورد می گوید: ” بیشتر مراجعه کنندگان من را دختران مراکشی و ترک تشکیل می دهند. اما گاهی اوقات زنان هلندی نیز به من مراجعه می کنند. اما این دسته، زنانی هستند که به اسلام گرویده اند و برای ازدواج و یا روابط جدیدشان، خواهان ترمیم پرده بکارت اند.”


به گفته “اینه که فان سومرن”، جامعه علمی و پزشکی هلند، انجام این عمل را بیهوده می داند چرا که هیچ ضرورت پزشکی و علمی در آن نیست. این عمل جراحی در کلینیک ها ی خصوصی صورت می گیرد.ممنوعیت ترمیم پرده بکارت تا کنون چندین بار در هلند مورد بحث واقع شده است.


“اینه که فان سومرن” می گوید: ” قبل از این که سفارش ساخت این قرص ترمیم پرده بکارت را به داروخانه ها بدهم، تصمیم ام را با کمیسیون ویژه ای که مربوط به بررسی درجه اخلاقی و عرفی موضوع است، در میان گذاشتم . آنها ابتدا گفتند که ساخت و استفاده چنین قرصی از نظر اخلاقی به معنای مشارکت در فریب افرادی (مردانی) است که پس از دیدن مایع قرمز رنگ بر ملحفه های شب زفافشان، فکر می کنند زنشان باکره بوده است. اما من توانستم کمیسیون را قانع کنم که نجات زنی که ممکن است به خاطر باکره نبودن جانش را در قتل ناموسی از دست بدهد، مهم تر از این حرفهاست.”
علاوه بر این، “اینه که فامن سومرن” با نقد دیگری نیز مواجه است و آن این که این گونه اقدامات و ارائه این گونه خدمات موجب حفظ سنن ارتجاعی می شوند. پاسخ وی به این گونه انتقادات این است: “بله درست است، به این ترتیب ما این سنن را حفظ کرده ایم اما زمان حفظ این سنن، چشمکی هم چاشنی آن می کنیم.”
یوسفی بازدید : 24 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید
 

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.

روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.

برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.

درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.

از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.

در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.

در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!

یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.

یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.

همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.

اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.

او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.

جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورد اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.

سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.

با به اشتراک گذاشتن این داستان شاید بتوانید زندگی زناشویی خیلی‌ها را نجات دهید!

یوسفی بازدید : 16 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید
 

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.

روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.

برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.

درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.

از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.

در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.

در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!

یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.

یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.

همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.

اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.

او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.

جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورد اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.

سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.

با به اشتراک گذاشتن این داستان شاید بتوانید زندگی زناشویی خیلی‌ها را نجات دهید!

یوسفی بازدید : 13 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید
 

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمی‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش می‌سوخت.

با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود می‌تواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانه‌ام را بردارد. نگاهی به برگه‌ها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبه‌ای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمی‌توانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفته‌ها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکم‌تر و واضح‌تر شده بود.

روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی می‌نویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم.
صبح روز بعد او شرایط طلاق خود را نوشته بود: هیچ چیزی از من نمی‌خواست و فقط یک ماه فرصت قبل از طلاق خواسته بود. او درخواست کرده بود که در آن یک ماه هر دوی ما تلاش کنیم یک زندگی نرمال داشته باشیم. دلایل او ساده بود: وقت امتحانات پسرمان بود و او نمی‌خواست که فکر او بخاطر مشکلات ما مغشوش شود.

برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر می‌کردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابل‌تحمل‌تر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم.

درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقه‌ام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقه‌ای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد.

از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازه‌کاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم.

در روز دوم هر دوی ما برخورد راحت‌تری داشتیم. به سینه من تکیه داد. می‌توانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکرده‌ام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروک‌های ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کرده‌ام.

در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقه‌ام نگفتم. هر چه روزها جلوتر می‌رفتند، بغل کردن او برایم راحت‌تر می‌شد. این تمرین روزانه قوی‌ترم کرده بود!

یک روز داشت انتخاب می‌کرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباس‌هایم گشاد شده‌اند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که می‌توانستم اینقدر راحت‌تر بلندش کنم.

یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصه‌هاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم.

همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون می‌ترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.

اما وزن سبک‌تر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی می‌توانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. می‌ترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پله‌ها بالا رفتم. معشوقه‌ام که منشی‌ام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمی‌خواهم طلاق بگیرم.

او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانی‌ام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمی‌خواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خسته‌کننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا می‌فهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقه‌ام احساس می‌کرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پله‌ها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گل‌فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می‌کنم و از اتاق بیروم می‌آورمت.

شب که به خانه رسیدم، با گلها دست‌هایم و لبخندی روی لبهایم پله‌ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماه‌ها بود که با سرطان می‌جنگید و من اینقدر مشغول معشوقه‌ام بودم که این را نفهمیده بودم. او می‌دانست که خیلی زود خواهد مرد و می‌خواست من را از واکنش‌های منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.

جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، دارایی‌ها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم می‌آورد اما خودشان خوشبختی نمی‌آورند.

سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمی‌آید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.

با به اشتراک گذاشتن این داستان شاید بتوانید زندگی زناشویی خیلی‌ها را نجات دهید!

یوسفی بازدید : 12 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

محرمانه ای با دختران
 

بیشتر آسیب‌ها متوجه دختران است

موضوع روابط میان دختر و پسر مانند سایر روابط انسانی بر اساس عرف و هنجارهای هر جامعه، تعریفی متفاوت با سایر جوامع دارد که این موضوع در جامعه ما به دلیل ساخت مذهبی و سنتی و آسیب پذیری دختران در این رابطه، در اغلب موارد به ضرر دختران تمام می‌شود و در این میان این دختر است که ارزش‌هایی را که عرف جامعه برایش مقرر کرده است، در این رابطه به خطر می‌اندازد.

رواج شهرنشینی و زوال مفهوم محله
در این میان عوامل بسیاری باعث تغییر روابط میان دختر و پسر و قبح زدایی از این مسئله می شود که از آن می‌توان به رواج شهرنشینی و زوال مفهوم محله اشاره کرد. عاملی که در ساخت سنتی جوامع باعث کم بودن بروز رفتارهای غیر عرفی و نابهنجار می‌شد، ارزشی با عنوان آبروی خانوادگی و محله‌ای افراد بود. بر این اساس مردم به دلیل ارتباطاتی که با اطرافیان و محیط پیرامون خود داشتند، نسبت به رفتارهای آنها حساس بودند و موضوعی با عنوان آبرو در سطح محل و میان همسایگان باعث می‌شد که نابهنجاری‌های رفتاری با جنبه خود کنترلی شخصیت انسان‌ها روبرو شود و از این طریق مردم به خاطر حیثیت محله‌ای خود از انجام بسیاری از رفتارهای ناشایست دوری کنند. پس از گذار جوامع از سنت به سمت مدرنیسم و افزایش پدیده «شهرنشینی» و پس از آن «کلان شهرنشینی» دیگر مفهوم محله به معنای سابق آن از بین رفت و جای خود را به جمع‌های انسانی فاقد هویت گروهی داد. در چنین اجتماع‌هایی دیگر نه اثری از آبروی محلی بود و نه مفهوم همسایگی و مردم برای انجام رفتارهای خلاف عرف با عکس‌العمل همسایگان روبرو نمی‌شدند و اصلاً در کلان‌شهرهای جدید کسی به کسی کاری نداشت و حتی پس از سال‌ها هم جواری، دو همسایه حتی یکدیگر را نمی‌شناختند. در همین راستا دختران و پسرانی که پیش از این به خاطر ترس از آبرو در سطح محل ارتباط خود را نمایان نمی‌کردند و جنبه خود کنترلی بر روابط آنها حکم فرما بود، دیگر ابایی از ارتباطات غیر مشروع خود و نمایش دادن آن، حتی در سطح محله و همسایگان نداشتند و این موضوع باعث شد روابط میان دختر و پسر قبح خود را از دست بدهد و به تبع آن افزایش چنین ارتباطاتی افزایش یابد.

دختران و پسرانی که پیش از این به خاطر ترس از آبرو در سطح محل ارتباط خود را نمایان نمی‌کردند و جنبه خود کنترلی بر روابط آنها حکم فرما بود، دیگر ابایی از ارتباطات غیر مشروع خود و نمایش دادن آن، حتی در سطح محله و همسایگان نداشتند و این موضوع باعث شد روابط میان دختر و پسر قبح خود را از دست بدهد

آن که آسیب می‌بیند دختر است
در رابطه میان دختر و پسر در جامعه ما، این دختر است که چیزی برای از دست دادن دارد. این ارزش از دست دادنی، هم می‌تواند آبروی دختر در میان خانواده و جمع‌های آشنایان و در مفهوم کلی‌تر جامعه باشد و هم مسئله بکارت که حفظ آن مهم‌ترین ارزش برای هر دختر محسوب می‌شود. از آنجا که روابط میان دختر و پسر به دلیل جاذبه‌های عمیق جنسی که میان آنها وجود دارد در برخی از موارد به رابطه جنسی می انجامد، این دختر است که ارزشی برای از دست دادن دارد و در این میان هیچ خطری پسران را تهدید نمی‌کند. آمارها چندی پیش در خصوص گرایش درصد بالایی از دختران و پسران به روابط جنسی دو سال پس از آغاز دوستی میان آنها نشان دهنده عمق این خطر در میان جوانان است. بر این اساس با افزایش دوستی‌های دختر و پسر، خواه نا خواه روابط جنسی هم افزایش می‌یابد و دخترانی که رابطه جنسی داشته داند در ازدواج دچار مشکل می‌شوند، زیرا پذیرش این موضوع برای همسران آنها غیرممکن است.

گسترش فعالیت زیرزمینی عمل‌های ترمیمی
با افزایش روابط میان دختر و پسر و به تبع آن گسترش روابط جنسی میان آنها و مسئله ازاله بکارت که در برخی از موارد برای دختران پیش می‌آید، مدتی است که مراکزی به صورت غیر مجاز اقدام به ترمیم می‌کنند. اگرچه فعالیت این مراکز غیر قانونی است، اما برخی از متخصصان زنان و زایمان در مطب‌های خصوصی خود و گاه در کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها اقدام به انجام این عمل ترمیمی می‌کنند تا دخترانی که در روابط غیر مشروع پیش از ازدواج با مشکل روبرو شده‌اند، شرایط را برای ازدواج مهیا کنند.

راهکار
برای آنکه روابط دختر و پسر کنترل شود و جوانان به خصوص دختران به پیامدهای جبران ناپذیر این روابط دچار نشوند، نهادهای مسئول باید به فکر باز تعریف این روابط با در نظر گرفتن اقتضائات زمانی باشند. مسئولان باید در نظر بگیرند که راهکارهای ده‌ها سال پیش به درد جوانان امروز کشور که در معرض طوفان برنامه‌های ماهواره‌ای و اینترنت هستند نمی‌خورد، باید روش‌های جدیدی اندیشید تا جوانان بدانند که سیل برنامه‌های ماهواره‌ای به چه دلیلی به سمت جوانان ما جهت داده شده است و با دور شدن جوانان از ارزش‌های خانوادگی چه منافعی برای صاحبان سرمایه به ارمغان می‌آید.

از آنجا که روابط میان دختر و پسر به دلیل جاذبه‌های عمیق جنسی که میان آنها وجود دارد در برخی از موارد به رابطه جنسی می انجامد، این دختر است که ارزشی برای از دست دادن دارد و در این میان هیچ خطری پسران را تهدید نمی‌کند

نهادهای دولتی همچنین باید با آموزش روش‌های تربیتی صحیح به خانواده‌ها، راه را بر دوری جوانان از محیط خانواده و گرایش به سمت دوستی‌های نامشروع ببندند. علاوه بر این از آنجا که بیکاری مهم‌ترین دلیل گسترش این روابط دوستی و ازدواج نکردن در میان جوانان است، اگر نهادهای مسئول فرصت‌های شغلی را افزایش دهند، جوانان به سمت ارضای صحیح نیازهایشان از طریق سنت ازدواج و تشکیل خانواده می‌شوند و از روابط بی سرانجام و دردسر ساز نیز دوری می‌کنند.

یوسفی بازدید : 32 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

پنج خطايي که حين مسواک زدن مرتکب مي شويم!

احتمالا شما نيز روزانه دو الي سه بار دندان هايتان را مسواک مي زنيد و شايد تصور مي کنيد در اين کار خبره شده ايد. اما بايد بدانيد بدون اينکه متوجه بشويد خطاهايي مرتکب مي شويد. در اين مطلب با 5 خطايي که اغلب ما حين مسواک زدن مرتکب مي شويم آشنا خواهيد شد.


1.عجله مي کنيد
به عقيده ي کارشناسان يکي از خطاهاي شايع مسواک زدن زماني کوتاهي است که براي اين کار اختصاص داده مي شود. براي اينکه به خوبي دندان هايتان را مسواک بزنيد بايد حدود دو دقيقه وقت براي اين کار صرف کنيد. زمانيکه با عجله مسواک مي زنيد نمي توانيد جرم هاي دندان را از بين ببريد. نتايج يک پژوهش انگليسي نشان مي دهد دو سوم افرادي که از بيماري مربوط به لثه رنج مي برند افرادي هستند که با وجود توصيه هاي دندان پزشک شان باز از اختصاص دادن دو دقيقه به مسواک زدن کوتاهي کرده اند. زمانيکه مسواک را به دست مي گيريد به ساعت خود نگاه کنيد و دو دقيقه از وقت با ارزش تان را به اين کار مهم اختصاص دهيد.
2. دقت نمي کنيد
خطاي ديگري که زياد مرتکب مي شويد اين است که حين مسواک زدن برخي از مناطق دهان را فراموش مي کنيد. بايد با دقت يکسان جلو، عقب و روي دندان ها و همچنين لثه ها، زبان و کام را تميز کرد. اغلب بخش هايي از دهان که مسواک به راحتي به آنجا نمي رسد مثل دندان هاي عقب رها مي شوند. بايد توجه داشته باشيد که با حوصله و دقت مسواک بزنيد. برخي افراد در مسواک زدن تمام دندان ها تنبلي به خرج مي دهند.
3. مسواک را بيش از حد روي دندان ها فشار مي دهيد
آيا از آن دسته افرادي هستيد که تصور مي کنند هر چه بيشتر مسواک را فشار دهند دندان ها بهتر تميز مي شوند؟ بايد بگوييم متاسفانه اشتباه مي کنيد. به کار بردن انرژي زياد در حين مسواک زدن از آن دسته خطاهاي رايجي است که تمام مراجعين به دندان پزشکان مرتکب مي شوند. فشار دادن مسواک روي دندان ها باعث مي شود بافت لثه ها از دندان ها فاصله بگيرد و از بين برود. حتي امکان دارد به حساسيت دنداني يا افتادگي دندان دچار شويد. خلاصه اينکه با دندان هايتان مهربان باشيد. دندان پزشکان توصيه مي کنند از مسواک هاي نرم استفاده کنيد. زيرا اينگونه مسواک ها به دندان آسيب نمي رسانند و راحت تر روي دندان ها مي لغزند.
4.حرکاتتان اشتباه استاگر مسواک زدن از رشته هاي المپيک بود به نظرتان چه امتيازي از هيات داوران دريافت مي کرديد؟
اگر مسواک را به صورت افقي از عقب به جلو و بر عکس روي دندان هايتان مي کشيد امتياز بالايي نسيب تان نمي شد. مسواک را با حرکات دوراني کوتاه و ملايم روي دندان هايتان حرکت دهيد. نزديک لثه ها يک زاويه ي 45 درجه به مسواک بدهيد و از بالا به پايين مسواک بزنيد.
5. در استفاده از خمير دندان زياده روي مي کنيد
زياده روي در خمير دندان في نفسه آسيبي به دندان ها نمي زند اما امکان دارد به خاطر اينکه دوست نداريد دهانتان پر از کف باشد زمان مسواک زدن را کوتاه کنيد. براي کودکان لايه ي نازکي از خمير دندان کافيست و براي بزرگسالان اندازه ي يک نخود يا تيله بس است و بهتر است زياده روي نکنيد.

یوسفی بازدید : 23 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، هر كس از شما از دين خود برگردد (زيانى به خدا نمى‏ زند) خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنها را دوست دارد و آنها نيز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان فروتن و خاضعند و در برابر كافران مقتدر و پيروز، در راه خدا جهاد مى‏ كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ هراسند. اين (ايمان و محبت و شهامت) فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مى‏ دهد و خداوند داراى فضلى وسيع و علمى وصف ناپذير است. (۵۴) مائده

يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ
(۵۴) مائده

منظور اینکه آی مؤمن ها! اولا با ایمانتون به سر کسی منت نذارید. خدا با هدایتش به سرتون منت گذاشته ثانیا کار خدا روی زمین نمی مونه، معطل کنید گروه دیگری که محبوب خدا هستند آماده به خدمتند. شما مواظب باشید عقب نمونید!

یوسفی بازدید : 17 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)

8 نکته که باید موقع خرید روژلب رعایت کنید

درست است که خریدن روژلب کار ساده ای است و هرکسی میتواند انجام دهد ولی برای اینکه این کار را درست انجام دهید بهتر است که این نکات را رعایت کنید .

1 – اگر میخواهید روژلب برنگ طبیعی بخرید رنگی را انتخاب کنید که یک یا دو پرده از رنگ طبیعی لب هایتان تیره تر باشد هیچوقت رنگ روشن تر از لب هایتان نخرید زیرا صورت را بی روح و بیمارگونه نشان میدهد .

2 – همیشه روژلب را روی لب پایین امتحان کنید و با لب بالا که روژ ندارد مقایسه کنید .

3 – موقع امتحان روژلب بهتر است هیچ آرایش و رنگی روی صورتتان نباشد .

4 – مداد لب باید دقیقأ برنگ لب هایتان باشد نه تیره تر مداد لب تیره غیر طبیعی بنظر میاید و اصلأ زیبا نیست .

5 – میتوان مداد لب را قبل از روژ لب یا بعد از آن کشید هیچ قانونی در این مورد وجود ندارد .

6 – مداد لب در لب بالا بهتر است کمرنگ تر از لب پایین کشیده شود .

7 7 – قبل از امتحان روژلب روی لب هایتان کمی پودر بزنید تا رنگ واقعی روژ را ببینید .

8 – اگر میخواهید برای لباس خاصی روژلب بخرید موقع خرید آن لباس را به تن کنید یا همراه خود ببرید و آنرا در کنار صورت خود نگهدارید تا دقیقأ همان رنگی را که می خواهید انتخاب کنید .

یوسفی بازدید : 25 سه شنبه 11 مهر 1391 نظرات (0)
                                  

 شیوه‌های متفاوت دوست‌ داشتن
 

دوست داشتن، از نعمتهای خداست و نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیازی طبیعی است که از نوزادی شروع شده و تا سنین پیری با ما همراه است .
دلبستگی نیازی برای بقا است. در انسان یک رابطه ی خاصی است که از آغاز تولد بین نوزاد و مراقبت کننده ی اولیه او که معمولا مادر است شکل می گیرد و تلاش نوزاد را برای نزدیک شدن و خواستن مادر نشان می دهد.

این احساس دلبستگی و علاقه مندی در سراسر زندگی فرد وجود دارد و در سنین مختلف به افراد مختلفی اسناد داده می شود. از جمله هنگام ازدواج افراد باید نسبت به آن توجه نمایند و درباره ی آن به گفتگو بپردازند.

رفتار دلبستگی رفتاری است که فردی برای خواستن دیگری و نزدیک شدن به او از خودشان می دهد. دلبستگی رابطه ای خاص ، پایدارو بادوام است که بین دو نفر شکل می گیرد براساس نظریه های دلبستگی انسان گرایش دارد که پیوندهای محکمی را با افراد خاصی که انتخاب می کند برقرار سازد. دلبستگی به دیگری و حفظ ارتباط با او یک نیروی اصلی و برانگیزاننده در انسان است. جستجوی دیگری یک سازو کار بقای فطری است که در شکل گیری خویشتن مطمئن و با اعتماد به نفس در جهانی که بالقوه می تواند خطرناک درک شود کمک کننده است.

نیازهای دلبستگی، آرامش، امنیت و احساس نزدیکی است. هنگامی که این نیازها در معرض خطر قرار می گیرند احساس ناایمنی در زوجین پدید می آید و دلبستگی آنها مخدوش می شود و ترس و دودلی از ارتباط شکل می گیرد و این احساس عدم امنیت است که راه حل های بهینه را محدود می سازد.

داشتن نیازهای دلبستگی (آرامش، امنیت و احساس نزدیکی) برای همه ی زوجین و افراد طبیعی است.

در قرآن کریم خطاب به همسران آمده است: "و بین شما مودت و رحمت قرار دادیم" خود این نیازها به خودی خود مشکل ساز نیستند بلکه شیوه ی برآورده کردن این نیازها و چگونگی پردازش آنهاست که می تواند مشکل ساز باشد.

 

هنگامی که امنیت دلبستگی مورد تهدید قرار می گیرد، عواطف و هیجاناتی چون اعتراض و خشم، اولین پاسخ به این تهدید است. فقدان واقعی یا تصوری از نداشتن روابط توأم با دلبستگی، به خشم یا پاسخ های سرد عاطفی می انجامد و پردازش اطلاعات را محدود می کند و در نتیجه پاسخ های ارتباطی متقابل را کاهش می دهد.

شناخت تفاوت در شیوه ی دوست داشتن و دلبستگی در افراد مهم است. چنین شناختی به افراد کمک می کند تا بدانند که در رابطه به دنبال چه چیزی هستند
شیوه های دوست داشتن
روابط نزدیک، سه جزء فعال دارد: تعهد، صمیمیت، شور و اشتیاق.

وجود یا عدم وجود این سه عامل، اهمیت رابطه را تعیین می کند.

دوست داشتن : مستلزم صمیمیت است اما ممکن است تعهد و شور و اشتیاق در آن وجود نداشته باشد.

شیفتگی : عشق در نگاه اول است. شور و اشتیاق وجود دارد اما هرگز رابطه ی عمیق متعهدانه و صمیمانه شکل نمی گیرد.

دوست داشتن عاری از عشق : نوعی دوست داشتن است که در آن تعهد وجود دارد اما صمیمیت و شورو اشتیاق وجود ندارد. زوجهایی که در حالت رکود و سکون هستند و تلاش برای ایجاد گرمای عاطفی در خود و رابطه ی خود نمی کنند از این دسته هستند.

عشق رمانتیک : ترکیبی از صمیمیت و شور و اشتیاق است اما تعهد در آن به چشم نمی خورد.

عشق نابخردانه : زوجی که دیوانه وار یکدیگر را دوست دارند و بدون شناخت یکدیگر ازدواج می کنند.


دوست داشتن به دلیل احساس ترحم و دلسوزی : در این نوع از دوست داشتن، صمیمیت و تعهد وجود دارد اما شور و شوق مطرح نیست و دوستی دراز مدت است.

عشق کمال یافته: رابطه ای ایده آل است که شامل شور و اشتیاق، تعهد و صمیمیت است. پس این سه عامل می توانند در نوسان باشند و گاه روابط برحسب این مۆلفه ها در بهترین حالت قرار گیرد و یا به سکون برسد. هم آموزش های قبل از ازدواج و هم توجه و التزام به تعالیم قرآن می تواند از راکد شدن این عوامل بکاهد. در تعالیم اسلامی بارها و بارها به لزوم تقویت رابطه ی زوجین و ایجاد تنوع و موج جدید لذت از زندگی با یکدیگر تأکید شده است. مثلا خود را برای دیگری آراستن، اظهار عشق و محبت و ....

 

با مطالعه و بررسی شیوه های دوست داشتن دو نتیجه ی مهم به دست می آید: اول اینکه حفظ رابطه ی دراز مدت در سطح عشق و دوستی کمال یافته، دشوار است و نیاز به تلاش و آموزش دارد. دوم اینکه تمام روابط ظرفیت بالقوه برای افت و خیز و نوسان دارند.

هیچ رابطه ای همیشه خوب یا همیشه بد باقی نمی ماند. روابط تغییر می کند. از طرف دیگر باید تشخیص دهیم که ما درباره ی آنچه که در یک رابطه ی دراز مدت قابل قبول و یا غیر قابل قبول است معیارهایی داریم وقتی خود را در رابطه ای می بینید که ارضا کننده نیست لازم است و در آن رابطه تغییراتی ایجاد کنید. یکی از راه حلها این است که با شریک زندگی آینده ی خود، عناصر لازم را برای یک رابطه ی ارضاء کننده جستجو کنید و هر دو تلاش کنید که رابطه را رضا یتمندانه تر سازید

 

شیوه های دلبستگی
وقتی قرار است افراد روابط نزدیک را پایه ریزی کنند، یکی از سه سبک دلبستگی را انتخاب می کنند: امن، اجتنابی یا مضطرب توأم با احساس دوگانگی.

افرادی که سبک دلبستگی امن دارند، احساس شادی، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند. آن ها احساس می کنند که دیگران آنها را دوست دارند و از آنها مراقبت می کنند


دلبستگی امن:

یک دلبستگی امن، مستلزم نگرش های زیر است.

** برای من برای برقراری روابط نزدیک با دیگران نسبتا آسان است.

** من در وابستگی به دیگران احساس راحتی می کنم.

** من در صورت وابستگی دیگران به خود احساس راحتی می کنم.

** من از اینکه کسی که با من رابطه نزدیکی برقرار کرده است تحت شرایطی خاص مجبور باشد برای مدتی از من دور باشد و یا مرا ترک کند ناراحت نمی شوم.

افرادی که سبک دلبستگی امن دارند، احساس شادی، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند. آن ها احساس می کنند که دیگران آنها را دوست دارند و از آنها مراقبت می کنند. دلبستگی امن، تمایل به قدر دانی، مراقبت و فداکاری را نسبت به افراد مهم زندگی پدید می آورد. افرادی با سبک دلبستگی امن به دلیل اعتماد، احساس نزدیکی و علاقمندی به دیگران، احساس خوبی دارند چرا که آنها نیز متقابلا از دیگران انتظار دارند که آنها هم با پذیرش احساس نزدیکی و صمیمیت پاسخ دهند.

امام باقر (ع) فرمودند: هر گاه کسی را دوست دارید گاهی به او یاد آوری کنید.

 


دلبستگی اجتنابی:

سبک دلبستگی اجتنابی، مستلزم نگرش های زیر است:

** من از نزدیک شدن به دیگران احساس راحتی نمی کنم.

** من در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارم.

** وقتی کسی احساس نزدیکی به من می کند عصبی می شوم

** من از وابستگی به دیگران لذت نمی برم..

افراد با سبک دلبستگی اجتنابی عمدتا کناره گیر هستند و از دیگران دوری می گزینند و از برقراری روابط صمیمانه و نزدیک امتناع می کنند. آنها اعتماد، احساس نزدیکی و وابستگی را خطرناک می دانند چرا که در انتظار آسیب دیدن و طرد شدن از جانب دیگران هستند. سبک دلبستگی اجتنابی با فقدان شور و اشتیاق نسبت به افراد مهم زندگی همراه است.

سبک دلبستگی توأم با اضطراب / دوگانگی:

این سبک، مستلزم نگرش های زیر است:

**من فکر می کنم که دیگران به اندازه ی من تمایل به برقراری روابط نزدیک ندارند

**من اغلب درباره ی اینکه آیا شریک زندگی آینده ی من واقعا مرا دوست دارد نگران هستم

**من دوست دارم کاملا با شریک زندگیم صمیمی شوم اما این کار باعث دوری و کناره گیری بیشتر او از من می شود.

**من از اینکه رابطه ی صمیمانه با او برقرار کنم و بعد او مرا ترک کند نگران هستم.

افراد با سبک دلبستگی اضطراب / دوگانگی، در روابط نزدیک خود احساس امنیت نمی کنند و بیشتر احساس حسادت می کنند. اگر چه مایل هستند رابطه ی صمیمی برقرارکنند اما ترس از طرد شدن دارند. اما اگر با دید جهان بینی اسلامی بنگریم تمام بشر مخلوق خداست و دوست داشتنی است.

 

نتیجه گیری:

طبیعی است که افرادی که سبک دلبستگی امن دارند از روابط نزدیک خود با دیگران احساس رضایت کنند و اعتماد تعهد و لذت بیشتری را در رابطه خود با دیگری احساس کنند.

وقتی دلبستگی شما به افراد مهم زندگیتان انتظارات شما را برآورده نمی کند، باید تصمیم بگیرید که درباره رابطه تان کاری انجام دهید و آن را بهبود بخشید


اگر چه فردی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی است در صورت از بین رفتن رابطه احساس "بدبودن" نمی کند اما کسانی که این سبک دلبستگی را دارند بهای سنگینی پرداخت می کنند زیرا از روابطشان هرگز لذت نمی برند.

سبک های دوست داشتن و دلبستگی که افراد در روابط خود بکار می گیرند، بستگی به زمینه های فرهنگی و اولویت های فردی و تفاوت های جنسیتی آنها دارد. معیارهایی نیز در این باره وجود دارد و دلبستگی قابل قبول یا غیر قابل قبول را مشخص می کند وقتی دلبستگی شما به افراد مهم زندگیتان انتظارات شما را برآورده نمی کند، باید تصمیم بگیرید که درباره رابطه تان کاری انجام دهید و آن را بهبود بخشید.

یوسفی بازدید : 25 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

يك متخصص ژاپني موفق شده است نحوه مشاهده دنيا در چشمان افراد كور رنگ را به تصوير بكشد.

به گزارش ايسنا، از مدت ها قبل فرضيه كور رنگ بودن «ون گوگ» نقاش سرشناس هلندي با توجه به نوع رنگ هايي كه اين هنرمند در آثار خود استفاده كرده بود، مطرح شد.

اما «كازنوري اسد» متخصص بينايي و علم رنگ با مشاهده آثار اين هنرمند در زير نور فيلتر شده متوجه دليل مطرح شدن فرضيه كور رنگي «ون گوگ» شد؛ وي در نشست مشكلات ديد در هوكايدو ژاپن اعلام كرد كه مشاهده اين آثار در يك اتاق روشن باعث تداعي احساس كور رنگي در افراد مي شود.

اين متخصص با استفاده از طيف اصلاح شده نور و لنزهاي كور رنگي در اين اتاق، آثار جديدي از «ون گوگ» خلق كرده است!

در اين حالت فرد داراي ديد رنگي عادي، رنگ ها را مانند افراد دچار نقص در ديد رنگ از جمله پروتانوپیا (فقدان رنگدانه قرمز) و دوترانوپيا (فقدان رنگدانه سبز) مشاهده مي كند.

«اسد» خاطر نشان مي كند: يكي از دوستان من كه مبتلا به كور رنگي پروتانوپیا است متوجه تفاوت رنگي در آثار «ون گوگ» مي شود، اما افراد با ديد طبيعي توانايي تشخيص اين تفاوت را ندارند.

قطعا اين هنرمند از مشكل نقص در ديد رنگ رنج مي برده است و افراد دچار نقص در ديد رنگ مي توانند اين مسأله را بهتر در آثار «ون گوگ» تشخيص دهند.

اين محقق ژاپني ابزار شبيه سازي كور رنگي را براي استفاده بر روي رايانه و تلفن همراه طراحي كرده است كه امكان مشاهده دنيا از چشمان يك فرد دچار نقص در ديد رنگ را براي افراد با ديد طبيعي فراهم مي كند.

یوسفی بازدید : 17 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

اگر سینوزیت دارید / اثر جالب فلفل تند بر روی سینوس‌ها

فلفل تند ظرف یک دقیقه التهاب سینوس‌ها را از بین می‌برد

اسپری فلفل به طور متوسط در عرض یک دقیقه و بسیار سریع، تاثیرگذاری خود را روی سینوزیت نشان می‌دهد.

به گزارش سرویس دانش و فناوری برنا، محققان آمریکایی دریافتند یک اسپری بینی که حاوی مقداری فلفل تند (Capsicum annum) باشد، می‌تواند التهاب سینوس و یا همان سینوزیت را از بین ببرد.

بر اساس گزارش یونایتد پرس، محققان با مطالعه تاثیر اسپری بینی حاوی فلفل تند روی افراد دریافتند این اسپری می‌تواند روی التهاب حلق و بینی (رینیتیت) غیر آلرژیک تاثیرگذار باشد. رینیتیت غیرآلرژیک نوعی مشکل تنفسی است که توسط آلرژی و حساسیت ایجاد نمی‌شود و فقط عوامل محیطی چون آب‌و‌هوا، عطر و مواد شیمیایی خانگی مسبب ایجاد آن هستند.

اسپری فلفل به طور متوسط در عرض یک دقیقه و بسیار سریع، تاثیرگذاری خود را نشان می‌دهد.

یوسفی بازدید : 9 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

عادات مثبت و منفی درکار

اگر در دنیای کار تازه وارد باشید مطمئنا مشتاق هستید که هر چه زودتر مهارت‌ها و دانشتان را ارائه دهید. با چند عادت کاری مؤثر و کارآمد می‌توانید بهره‌وریتان را افزوده و با مستمر و مصر بودن امکان موفقیت را افزایش دهید.


1- داوطلب‌شدن برای انجام کارها

یکی از بهترین راه‌ها برای نشان دادن این نکته که شما یک یادگیرنده مشتاق هستید و از کار سخت نمی‌ترسید، داوطلب شدن برای انجام وظایف است؛ به‌خصوص کارهایی که هیچ‌کس علاقه‌ای به انجام آن ندارد. به‌هرحال قبل از انجام کار مهارت‌ها و دانسته‌هایتان را ارزیابی کنید تا ببینید آیا می‌توانید به‌طور متقاعد کننده‌ای از عهده امور بر‌آیید یا خیر؟ اگر نتیجه ارزیابی مثبت بود پیش بروید و کار را انجام دهید.

ضمنا تعهدات و زمان تحویل کار را به خاطر داشته باشید. فکر نکنید فرصت زیادی برای انجام کار دارید. وقتی پروژه‌ای را شروع می‌کنید تا آخر آن را ببینید. شما به‌عنوان فردی که مشتاق انجام کار اضافی است و همچنین کسی که کار را تا پایان دنبال می‌کند، دیده شده‌اید؛ اینها نخستین عاداتی است که باید درونی کنید.

2- با مردم مهربان باشید

مطمئنا همه ما این جمله را شنیده‌ایم که «با مردم بدون توجه به رتبه و درجه آنها مهربان باشید». به‌نظر، این نکته فلسفی می‌آید اما وقتی با مردم مهربان باشید آنها راهشان را برای کمک به شما باز می‌کنند، آن‌هم در سازمانی که هرگز نمی‌دانید به چه کمک‌هایی نیاز خواهید داشت. همکاران اغلب دوست دارند با افراد مهربان و مستعد کار کنند. وقتی این عادت کاری مؤثر و کارآمد را دارید، دیگران می‌خواهند شما در گروهشان کار کنید. مهربان بودن با مردم یک عادت متداول است. نکته دیگری در مورد این عادت بخصوص وجود ندارد که مجبور باشید مهارتی در زمینه آن به دست آورید؛ یک خنده و یک وقت بخیر گفتن در اول صبح شروع خوبی است. در این روزها و در این دوره که افراد در محیط‌های کاری تحت استرس هستند، آیا اضافه کردن یک استرس به دیگران لزومی دارد؟ خوبی، اغلب با خوبی تلافی می‌شود و می‌تواند سطح استرس را کم کند.

3- اولویت‌بندی کارها

همه ما دوست داریم کارهایمان را با مواردی شروع کنیم که به ذهنیت‌مان نزدیک‌ترند. به‌هرحال اغلب این موارد ممکن است در مجموعه کار‌های فوری و مهم نباشد. وقتی کاری را انتخاب می‌کنید که بیشتر مورد علاقه خودتان است تا مواردی که برای محیط کار ضرورت و فوریت دارد، فرصت خودتان را برای کسب موفقیت از بین برده‌اید. فهرستی از کارهایی که برای شرکت‌تان اهمیت استراتژیک دارد، انتخاب کرده و نقش خودتان را برای کامل کردن این وظایف جهت رسیدن به یک هدف مشترک مشخص کنید. وقتی کارها را اولویت‌بندی می‌کنید کارآمدتر هستید.

4- مثبت باقی بمانید

وقتی کسی در محیطی تازه‌وارد است، طبیعی است که احساس مطبوعی نداشته باشد، به‌خصوص اگر قبلا در یک محیط کاری نبوده است. شما با افراد جدیدی سر و کار دارید که در محیط کار بسیار متفاوت از محیط مدرسه و دانشگاه رفتار می‌کنند؛ زمان می‌برد تا به این موارد عادت کنید. در هر سازمانی تعدادی از سیاست‌های کاری هر چند در ابعاد کوچک وجود دارند که با آنها سر و‌کار خواهید داشت، پس باید با آنها آشنا شوید. از بالا به همه این موارد نگاه کنید و در مواجهه با چالش‌ها مثبت باقی بمانید. در این صورت روی اهداف‌تان متمرکز می‌مانید و تصمیمات بهتری می‌گیرید.

5- مشکلات را مشخص کنید اما راه‌حل هم بیاورید

یک عادت کاری مؤثر دیگر این است که هر وقت مشکلی را مطرح می‌کنید راه حلی هم بیاورید. به خاطر داشته باشید وقتی مسئله‌ای دارید اما راه‌حلی ندارید به‌عنوان فردی که صرفا گله و شکایت می‌کند مشخص می‌شوید. از این برچسب دوری کنید و راه‌حل بدهید. این رویه همچنین برای رئیس‌تان آشکار می‌کند که شما قبل از اینکه با مشکلات نزد او بروید به راهکارها هم فکر کرده‌اید.

این پنج عادت کاری در نگاه اجمالی به‌نظر عادات متداول می‌آیند. اما به‌هرحال در محیط‌های کاری افراد اغلب این عادات کاری پایه را فراموش کرده یا به قدر کافی آنها را تمرین نمی‌کنند، درحالی‌که درونی کردن آنها و تمرین مداوم، فرصت را برای موفقیت افزایش می‌دهد.

عادات منفی

همه افراد چند نقطه ضعف در رفتارهای کاری‌شان دارند، اغلب اوقات این موارد باعث آزار و اذیت دیگران می‌شود و نهایتا مشکلاتی را در موقعیت شغلی‌شان به‌وجود می‌آورد. برخی از این عادات از رفتارهایی که مرتبا تکرار می‌شود، ناشی می‌شود و طی زمان این رویه به‌صورت خودکار در‌می‌آید. شما آنها را انجام می‌دهید بدون اینکه تشخیص‌شان بدهید؛ پس باید روی این مسائل کار کرد. اینجا برخی عادات مضر که باید برای از بین بردن آنها تلاش کرد، مطرح می‌شود:

به تعویق انداختن کارها

به تعویق انداختن فعالیت‌ها باعث به‌وجود آوردن مشکلات جدی می‌شود؛ حتی اگر فکر می‌کنید نتیجه نهایی کاری عالی است. در شرایطی که شما در یک مکان ثابت می‌مانید تا کارتان را کامل کنید نیز امکان دارد با خطر یک مانع غیرمنتظره که باعث می‌شود فرجه زمانی را از دست بدهید، مواجه شوید. حتی اگر آن موقعیت خارج از کنترل شما باشد، همه تعجب می‌کنند که چرا یک برنامه بهتر طراحی نکرده و فوریت‌های دقایق آخر را محاسبه نکردید. بخشی از این عادت ناشی از تلاش برای کامل کردن کار است. به خاطر داشته باشید که انجام دادن بهترین کار ممکن مهم‌تر است. شاید هم کار برای شما معنادار نیست یا دوست دارید کارهایی را انجام دهید که برایتان تازگی دارند. این رویه فرصت را برای پیشرفت شغلی به خطر می‌اندازد. پروژه‌هایی که به تاخیر می‌افتند باعث استرس خودتان و صدمه دیدن کیفیت کار می‌شود.

کاربر بی‌نظم

پست الکترونیک این روزها ماهیت دوم بیشتر افراد شده است. در ارتباطات غیررسمی، آنها یک یادداشت پستی رقمی هستند. گاهی اوقات ما یک پیام را تایپ می‌کنیم و آن را بدون ویرایش یا کنترل دوباره دریافت‌کننده‌ها ارسال می‌کنیم؛ این روش نابودگر است. اگر تا به‌حال به این نکته توجه نکرده‌اید، آن روز به‌زودی خواهد آمد که شما تصادفا نامه‌ای را برای همه ارسال می‌کنید و تعداد زیادی از خوانندگان یادداشتی را دریافت می‌کنند که شما درنظر داشته‌اید فقط یکی از همکارانتان آن را بخواند.

اشتباه گرفتن مفهوم رفتار غیررسمی با رفتار بی‌ادبانه

در بسیاری از مراکز کاری، رئیس تصمیم‌گیرنده است اما خیلی سختگیر نیست. شاید کارکنان او را با نام کوچک صدا کنند یا بعد از ساعات کار با او به گپ و گفت‌وگو بپردازند اما به‌هرحال همچنان او رئیس است و دیگران کارمند؛ کسی که می‌گوید هرکسی چه کاری انجام دهد و می‌تواند دیگران را اخراج کند. حین صحبت کردن با او، به‌عنوان مثال وقتی که در حال ارائه گزارش هستید یا زمانی که به‌عنوان نزدیک‌ترین دوست با وی صحبت می‌کنید، مرزها را درنظر بگیرید. شما باید ملاحظه حیطه اقتدار و اختیارات او را بکنید.

سوءاستفاده از آزادی عمل

برخی از شرکت‌ها درباره ساعات ورود و خروج حساس هستند. بقیه هم مقرراتی دارند اما زیاد سختگیر نیستند و مراقبت خاصی صورت نمی‌گیرد. اما به‌هرحال اگر هر روز یک ساعت دیر برسید و بعد از ظهر یک ساعت زودتر بروید با وقتی که طی روز هدر می‌رود شهرت‌تان لطمه می‌بیند.

خودداری از مشارکت در فعالیت‌های جنبی

یکی از نشانه‌های خردمندی عمل کردن به این نصیحت است که فعالیت‌های جنبی و حرفه‌ای با هم تداخل نداشته باشد. امتناع از مشارکت در هر نوع فعالیت جنبی و جمعی به موقعیت کاری شما کمک نخواهد کرد. لزومی ندارد شما در تمام مراسم شرکت کنید، اما خوش برخورد بودن با همکاران و ایجاد تعامل کمک می‌کند زمینه دوستی‌ها و اعتمادها را به‌وجود آورید. به این ترتیب شما و دیگران بهتر همدیگر را می‌شناسید تا اینکه همیشه فقط در حال گذر در راهروهای اداره یکدیگر را ببینید.

همیشه دیر رسیدن

این مورد همان مفهوم سوءاستفاده از آزادی عمل نیست؛ مسئله اعتماد است. اگر شما دیر سر کار، جلسات یا پروژه‌ها حاضر شوید، رئیس و همکارانتان این امر را ویژگی شما خواهند دانست و هنگامی که یک برنامه تبلیغاتی یا مسئله سروکار داشتن با یک مشتری که زمان و تعاملات در آن نقش بازی می‌کند، مطرح است، قبل از اینکه به شما فرصت داده شود، به دیگران فکر خواهد شد. چه کسی به شخصی که نمی‌تواند وقتش را مدیریت کند اعتماد دارد؟

مقرراتی بودن

یکی از جنبه‌های غیرمنصفانه دنیای کار این است که گاهی اوقات به‌نظر می‌رسد شما نمی‌توانید برنده باشید. اما گاهی اوقات سهل‌انگاری‌های خود فرد این تصور را به‌وجود می‌آورد. اگر استخدام شده‌اید تا کاری انجام دهید- که حتما همین‌طور است- بیشتر رؤسا نمی‌خواهند روزتان را با خواندن کتاب مورد علاقه‌تان بگذرانید. دلیل: شما استخدام شده‌اید که کار کنید، پس به آن بپردازید. اما اگر مدیر مربوطه با یک پروژه جدید که خارج از محدوده وظایف معمول شماست، نزدتان می‌آید، باید آن را انجام دهید. «از من نخواهید که آن را انجام بدهم»؛ این چیزی نیست که بخواهید به او بگویید.

عمل‌کردن به‌عنوان یک مخالف دائمی

ما همه شخصیت‌های پرشور و شوق را دوست داریم اما سعی نکنید شخصی باشید که در جلسات همیشه یک ایده متفاوت دارد و می‌گوید ایده هر فرد دیگری نابخردانه است. صداهای مخالف اغلب در محیط‌های کاری گم می‌شوند زیرا بسیاری از کارمندان مشتاق، مطیع و گوش به فرمان هم هستند. مخالفت زیاد عصبی‌کننده است و باعث می‌شود افراد از شنیدن صدای شما وحشت کنند. تلاش کنید یک متفکر انتقادی باشید اما مطمئن شوید که بهترین کار را برای شرکت انجام می‌دهید و فقط سعی نمی‌کنید بلندترین صدا در اتاق باشید.

تهمت زدن به شرکت

در وبلاگ‌ها، فیس بوک و سایت‌های متفاوت با بدگویی درباره رؤسا و اینکه چقدر از وضعیت کاری متنفرید، فرصت زیادی برای نابود کردن موقعیت‌تان دارید! این مسائل را خصوصی نگه دارید. اینترنت یک محیط عمومی است و کامنت‌ها راهی به سمت افراد اشتباه پیدا می‌کنند. به‌عنوان مثال شما مسلما نمی‌خواهید بیرون دفتر رئیس‌تان بایستید و به همکارتان بگویید چقدر آماده ترک کار هستید، پس این تمایل را در یک محیط باز مثل اینترنت هم ابراز نکنید.

مجادله‌های اداری

مجادله‌های اداری اغلب به‌وجود می‌آیند و گاهی اوقات روی آنچه می‌تواند به شما سود برساند، تسلط دارند. اما نباید وقت زیادی صرف جنگ و ستیزهای اداری بکنید و وارد بحث‌هایی شوید که خارج از کنترل شماست. اگر یکی از طراحان این نمایش‌ها و مجادله‌ها باشید، شهرت بدی به‌دست می‌آورید چون کسی هستید که مشکلات را آغاز می‌کند و هیچ‌کس به او اعتماد ندارد. این بدنامی یک ویژگی است که شما را از یک محیط کاری به محیط دیگر دنبال می‌کند.

بازی‌های کامپیوتری و چت‌کردن (‌گپ و گفت‌وگوی روی خط)

چند دفعه دیده‌اید که همکاران‌تان با تلفن صحبت می‌کنند، یا با بازی‌های کامپیوتری مشغول هستند و شما که برنامه‌هایتان مرتبط با آنهاست، کلافه شده‌اید؟ این عادات بد، بهره‌وری ساعات کار را کاهش می‌دهد. در شرکت‌هایی با مقررات سخت این رفتارها می‌تواند موقعیت فرد را به خطر بیندازد.

از بین بردن چنین عادتی با این تشخیص که شخصا مسئول کار هستید، ساده است. به کار توجه کرده و تلاش کنید یک کار کیفی تحویل دهید. مکررا این نکته را به‌خودتان یادآوری کنید. ضمنا بازی‌ها و نرم‌افزار چت (‌گپ و گفت‌وگوی روی خط) را روی کامپیوترتان نصب نکنید.

نحوه صحبت کردن (‌تیک‌های گفتاری، به کار بردن واژگان و اصطلاحات نامناسب)

وقتی شما شروع به صحبت می‌کنید افراد دید خاصی نسبت به شما پیدا می‌کنند. حالا درنظر بگیرید که چطور عادت استفاده نامناسب از واژگان می‌تواند برای ما و پیشرفت‌مان در محیط کار مضر باشد. این امر به‌خصوص برای افراد تازه کار حقیقت دارد. آنها فکر می‌کنند هنوز در محیط‌های دوستانه و دانشگاهی هستند و همان نحوه بیان را در محل کار دارند.

چگونه عادات بد در محیط‌های کاری را به‌طور موفقیت‌آمیز از بین ببریم:
1- بخواهید که عادات بد را تغییر دهید. بدون این خواسته هیچ رویه‌ای به‌صورت مثبت عمل نمی‌کند.
2- بخواهید که پیشرفت کنید و موفق باشید. به‌خودتان بگویید که می‌خواهید بر این عادت بد غلبه کنید. افرادی که فکر می‌کنند شکست خواهند خورد، معمولا کار را قبل از اینکه به نیمه راه برسند، رها می‌کنند.
3- یک تعهد محکم و پابرجای شخصی به لحاظ زمان و انرژی به‌خودتان بدهید؛ بدین‌معنا که یک برنامه طراحی و روی آن کار کنید.
4- درباره جایگزین‌های عادات بد فکر کنید یک کار ساده را انتخاب و با آن شروع کنید.
5- نسبت به رفتارهای بد هشیار باشید و به محض اینکه توانستید رفتار جایگزین را شروع کنید. با قدم‌های کوچک شروع کنید و متقاعدشدن را توسعه دهید. همانطوری که پیش می‌روید برای خودتان هدف‌های بزرگ‌تر درنظر بگیرید.
6- صبور باشید. تغییرات رفتاری نیاز به زمان و حمایت دارد. به تما‌م دوستان و همکاران درباره برنامه‌تان بگویید و از آنها بخواهید که شما را حمایت کنند. با جلب حمایت و تشویق دیگران سفر شما برای از بین بردن عادات منفی به تنهایی انجام نمی‌شود.

یوسفی بازدید : 9 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

9 موضوعی که زوج‌های خوشبخت درمورد آن حرف می‌زنند
 

شما و همسرتان درمورد چه موضوعاتی حرف می‌زنید؟ در زیر به 9 موضوعی که زوج‌های خوشبخت درمورد آن حرف می‌زنند اشاره می‌کنیم.

در یک تحقیق مشخص شد که افراد وقتی درمورد موضوعات پرمفهوم حرف می‌زنند بسیار شادتر از زمانی هستند که گفتگوهای روزمره انجام می دهند. این تحقیق بر روی 79 دانشجو انجام گرفت و مکالمات آنها ضبط شده و توسط محققان بررسی شد که در آن گفتگوهای روزمره درمورد غذا و آب‌وهوا را با بحث‌های پرمفهوم درمورد فلسفه، تحصیلات و مذهب متمایز کردند. شرکت‌کنندگانی که بیشترین رضایت را گزارش دادند، فقط 10 درصد از گفتگوهای خود را صرف مکالمات عادی روزمره می‌کردند درحالیکه مکالمات 3/28 درصد از ناراضی ترین و ناراحت‌ترین شرکت‌کنندگان حول موضوعات عادی بوده است.

این تحقیق هنوز در حال پیگیری است و محققان در حال بررسی هستند که آیا این مسئله باعث راضی و شاد بودن افراد شده است که می‌توانند عمیق حرف بزنند یا به این دلیل عمیق حرف می‌زنند که افرادی شاد هستند. از میان موضوعات مختلفی که زوج‌ها معمولاً درمورد آن حرف می‌زنند، 9 مورد را انتخاب کرده‌ایم که باور داریم ازجمله موضوعات مورد بحث زوج‌های خوشبخت است.

1. لحظات خاطره برانگیز. اگر نتوانید درمورد لحظات و اتفاقات شرم‌آوری که مثلاً در دوران دبیرستان با دوست‌تان تجربه کردید با همسرتان حرف بزنید، با چه کس دیگری خواهید توانست؟ اگر تا امروز این کار را نکرده‌اید، از حرف زدن درمورد این موضوعات خجالت نکشید. شاید همسرتان هم به زبان آید و از اینکه او خاطراتی جالب داشته است، متعجب شوید.

2. دیدگاه سیاسی. درمورد سیاست روز کشور چطور فکر می‌کنید؟ لازم نیست دیدگاه‌هایتان یکسان باشد. یک رابطه خوب این امکان را فراهم می‌کند که هر دو طرف درمورد عقاید و دیدگاه‌های خود به آزادی و بدون این طرفشان موضوع را به خود بگیرد، حرف بزنند.

3. ترس‌ها و ناامنی‌ها. منظورمان از ترس، ترس شما از سوسک یا موش نیست. منظورمان چیزهایی است که نگرانتان می‌کند؛ چیزهایی که دوست دارید در خودتان بهتر کنید. ممکن است مورد قضاوت قرار گیرید اما این احتمال هم هست که درکتان کند.

4. کودکی. از همسرتان بپرسید وقتی بچه بوده چه شکلی بوده؟ راحت دوست پیدا می‌کرده؟ چه بازی‌هایی را دوست داشته؟ در مدرسه مشکلی نداشته؟ خاطرات دوران کودکی موضوعات جالبی برای گفتگو هستند اما می‌تواند کمکتان کند بفهمید همسرتان چطور امروز به شخصیتی که هست تبدیل شده است.

5. روابط گذشته. این موضوع بسیار حساس است زیرا هیچکس دوست ندارد درمورد عشق‌های قبلی همسر خود چیزی بشنود. اما با تمرین کافی، زوج‌ها می‌توانند یاد بگیرند چطور درمورد روابط گذشته خود حرف بزنند که بدون ایجاد حس حسادت طرف مقابل، نحوه و علت تمام شدن روابط قبلی خود را توضیح دهند.

6. زندگی خانوادگی. دانستن نحوه بزرگ شدن همسرتان و روابط او را پدرومادر و خانواده‌اش برای درک رفتار امروز او در مقابل آنها ضروری است. اگر می‌خواهید رابطه‌تان با او ادامه‌دار باشد، دانستن نحوه کنار آمدن او با خانواده‌اش کمک بسیاری به شما خواهد کرد. چرا به خواهر خود نزدیک‌تر از برادرش است؟ چرا به نظر می‌رسد از دست مادر خود عصبانی است؟ چطور در میهمانی‌ها و دورهمی‌های خانوادگی شرکت می‌کند؟

7. اتفاقات روز. بخاطر طغیان جریان اطلاعات، تقریباً غیرممکن است که درمورد همه اتفاقاتی که پیرامونمان می‌افتد، آگاهی پیدا کنیم. اینجاست که کار گروهی وارد عرصه می‌شود: از همسرتان درمورد علایقش بپرسید، اقتصاد یا سیاست، و ببینید می‌توانید چیزی از او یاد بگیرید یا نه. شاید بتوانید علاقه او به اخبار علمی یا امور بین‌المللی را جلب کنید، کسی چه می‌داند؟

8. تلویزیون و فیلم. شاید درمقابسه با سیاست و ترس‌های شخصی، حرف زدن درمورد تفریح و سرگرمی کمی سطحی به نظر برسد اما حرف زدن درمورد فیلم هم جزء موضوعات عمیق دسته‌بندی می‌شود، البته به شرط آنکه درمورد شخصیت‌ها و طرح و موضوع داستان صحبت شود.

9. آینده. لازم است بپرسیم که چیزی از آینده ترسناک‌تر وجود دارد یا نه؟ بااینکه نمی‌گوییم به طرفتان فشار بیاورید درمورد برنامه‌های خود با شما در آینده مثلاً برای ازدواج یا بچه‌دار شدن حرف بزند، اما اعتقاد داریم که باید درمورد اهداف، آرزوها و آرمان‌های او بدانید. چه چیزی او را به سمت موفقیت می‌کشاند؟ در پنج سال آینده خود را در چه جایگاهی می‌بیند؟ کسی که طالب رشد و پیشرفت است و از ناشناخته‌های پیش روی خود ترسی ندارد، مطمئناً شایسته شماست.

یوسفی بازدید : 23 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

از من ملکه زیبایی بسازید
 

هر روز دختران جوانی را در میان همسالان، همکلاسی ها، همکاران و … خود می بینم که چون اندازه دهان، بینی شان و… با فلان هنرپیشه و ملکه زیبایی سال (که هر ساله در کشورهای اروپایی و آمریکایی انتخاب می شود)، مطابقت ندارد خود را زشت می پندارد. مردهایی پیدا می شوند که خیال می کنند گوشهایشان بیش از اندازه بزرگ یا بینی شان بیش از حد بلند است.همان طور که ملاحظه می کنید این «توهم زشتی» بسیار شایع شده است.

از من ملکه بسازید

تقریباً تمام زنان به گونه‌ای با مسئله ظاهر جسمانی و زیبایی درگیری ذهنی دارند. شروع شكل‌گیری این قبیل اشتغالات ذهنی را می‌توان از همان سنین ابتدایی ردیابی كرد، به این صورت كه والدین زمانی كه پسران خود را توصیف می‌كنند، از صفاتی چون قوی و فعال استفاده می‌كنند و وقتی به دختران خود اشاره می‌كنند، صفاتی چون شیرین، حساس و ظریف به كار می‌برند. از طریق این گونه‌های متفاوت برخورد با دو جنس، كودكان از هر دو جنس می‌آموزند كه ارزش دختران در زیبا بودن و ارزش پسران براساس قوی بودن و صفاتی از این دست توصیف می‌شود. رسانه‌ها و وسایل ارتباط جمعی نیز از این مسئله سوء استفاده می‌كنند و پیوسته راهكارهایی برای تغییر ظاهر جسمانی ارائه می‌دهند و ادعا می‌كنند كه با این راهكارها زنان می‌توانند كیفیت زندگی خود را ارتقا بخشند. اما آیا هدف واقعی این‌گونه تبلیغات، واقعاً بالا بردن سطح كیفیت زندگی و رضایت زنان است؟

شاید بتوان گفت یكی از انگیزه‌های اصلی این قبیل تبلیغات، اقتصادی است، به این صورت كه با ارائه ایده‌آل‌هایی كه دستیابی به آنها مشكل و شاید غیرممكن است صنایع محصولات رژیمی و لاغری، ‌رشد و سود خود را تضمین می‌كنند.

در حالیکه بر اساس آمارهای موجود، آمار اعمال جراحی بینی در دنیا رو به کاهش و در عوض سایر جراحی های زیبایی صورت به ویژه جراحی هایی که برای جوان سازی فرد صورت می گیرد، رو به افزایش است در ایران همچنان شاهد آمار بالای متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی هستیم که این مساله به مسایل فرهنگی جامعه ما معطوف است.

این مسئله شایان توجه است كه در جوامع مدرن امروزی، هیچ زنی از تأثیرات این قبیل تبلیغات مصون نیست. اما چرا به رغم آنكه تمام زنان در معرض این قبیل پیام‌ها قرار می‌گیرند، عده‌ای به این قبیل روش‌ها متوسل می‌شوند و عده‌ای خیر؟ می‌توان به این سؤال این‌گونه پاسخ داد كه درست است كه جامعه، رسانه‌ها و تبلیغات در زمینه زیبایی‌های آرمانی می‌توانند اشتغال ذهنی به ظاهر جسمانی را شكلی افراطی بخشند و فاصله تصور از خودآرمانی و ادراك شده را زیاد كنند، اما اساساً آنچه در زمینه گرایش به جراحی‌های زیبایی عامل مؤثرتری است چگونگی وضعیت نظام روانی فرد است.

براساس نتایج یک پژوهش صورت گرفته، مشخص شده است که شخصیت های کمال گرا بیشترین متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی( رینوپلاستی) را تشکیل می دهند که بخش عمده ای از نارضایتی پس از عمل جراحی نیز مربوط به این افراد است .

«من» به عنوان یكی از عناصر اصلی سازمان روانی و مؤلفه اجرایی شخصیت نقشی اساسی در برخورد با این مسئله دارد. من بعد محوری شخصیت است و وظیفه مدیریت نظام روانی را برعهده دارد. یعنی توانایی كنار آمدن با مشكلات زندگی و تعادل روانی فرد به توانایی من برای مقابله با فشارهای گوناگونی كه بر وی وارد می‌شود، بستگی دارد. «لووینگر» در 1976 مطرح كرد كه چارچوب تفكر در مورد خود و دیگران، در سازه‌ای به نام «من» انعكاس می‌یابد. لووینگر سازه من را چكیده تحول روانی و بعد اصلی تفاوت‌های فردی می‌داند. علاوه بر این، وی معتقد است كه من خصیصه مسلطی در دستگاه روانی فرد است كه تمام خصایص دیگر، گرد آن می‌آیند و به گونه‌ای از آن نشأت می‌گیرند.

پژوهش‌ها در زمینه رابطه بین سلامت روان و گرایش به جراحی‌های زیبایی بیانگر این مطلب است كه افراد متقاضی جراحی‌های زیبایی نسبت به غیرمتقاضیان، سطح پایین‌تری از سلامت روان و سطح بالاتری از اضطراب را نشان می‌دهند.

علاوه بر این، پژوهشگران بسیاری نیز نشان دادند كه گرایش به خودكشی در متقاضیان جراحی‌های زیبایی نسبت به افراد غیرمتقاضی بالاتر است. طبق آمار ارائه شده می‌توان گفت، احتمال خودکشی در بین افرادی که خود را برای زیبایی به دست تیغ جراحی سپرده اند، نسبت به دیگران 45 برابر بیشتر است. موارد فوق مؤید رابطه قوی بین تحول‌یافتگی من و مقابله و مواجهه مؤثر با مسائل درون‌زاد و برون‌زاد در زندگی فرد هستند.

از نظر روان شناسی، تیپ کمال گرا مربوط به افرادی است که تمایل دارند، امور به طور کامل و به بهترین وجه انجام گرفته، نتایج امور برایشان رضایتبخش نیست. این خصیصه در مواردی در افراد بسیار تشدید شده و به شکل بیمار گونه به وسواس فکری تبدیل می شود . در این حالت تصویری که فرد از خود دارد، نامطلوب تر از تصویر واقعی خود است . براساس نتایج یک پژوهش صورت گرفته، مشخص شده است که شخصیت های کمال گرا بیشترین متقاضیان اعمال جراحی زیبایی بینی( رینوپلاستی) را تشکیل می دهند که بخش عمده ای از نارضایتی پس از عمل جراحی نیز مربوط به این افراد است .
میل به زیبایی

از نتایج تحقیقات بعد از عمل در زمینه حالات روانی بیماران، مشخص شده است که آنها حس بدتری نسبت به تصویر بدنشان دارند. نکته جالب دیگر این است که 20 درصد از افرادی که تحت عمل قرار گرفته اند، برای حفظ سلامت روانی از دارو استفاده می‌کنند که معمول ترین داروی شان، قرص‌های ضدافسردگی است. این در حالی است که فقط 5 درصد بیماران که جراحی پلاستیک را برای زیبایی انجام نداده اند، از قرص های مشابه استفاده می‌کنند.

آنچه که مسلم است هر فردی که متقاضی دریافت خدمات زیبایی و جراحی است نباید در معرض این جراحی ها قرار بگیرد چرا که پیش از آن باید سلامت روان افراد در این زمینه مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد و به همین دلیل است که اگر فردی برای جراحی های زیبایی نزد متخصصان مراجعه داشته باشند ، باید حتما از لحاظ سلامت روان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته و اگر تشخیص بدشکلی هراسی و یا موارد مشابه در این دسته از افراد داده شود، لازم است از اعمال جراحی خودداری شده و ابتدا برای دریافت کمکهای روان شناسی اقدام می گردد. اما متاسفانه گرایش بسیار بالای جوانان ما به این نوع جراحی ها و همچنین سواستفاده برخی از افراد سودجو مانع از پشت سرگذاردن این مراحل شده و لذا مشاهده می کنیم که هر کس با هر شرایط ظاهری و با هر نوع مشکلی در معرض این نوع جراحی ها قرار می گیرد.

اما در هر حال برای درمان بدشکلی هراسی پاره ای از متخصصان از روش هایی مانند مواجهه یا پیشگیری از پاسخ که در مورد هراسها و انواع وسواس ها به کار بسته می شود، به کار می برند. البته برخی دیگر از متخصصان این بیماران را دچار مشکلات روان شناختی کم و بیش با اهمیتی در سطح شخصیت دانسته و لذا روش درمان گری مبتنی بر روان تحلیل گری را به عنوان روش اصلی درمان محسوب می کنند اما آنچه که مسلم است عمده جوانانی که در حال حاضر دچار این مشکل بوده و لذا به جراحی های زیبایی روی می آورند، دچار مشکلات ارتباطی بوده و بنابراین استفاده از راهبردهایی مانند رفتار درمانی شناختی، به طور عمده توصیه می شود.

یوسفی بازدید : 20 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

       

 زایمان,نوع زایمان, هوش نوزاد

پزشکان در یک مطالعه جدید دریافتند کودکانی که به روش زایمان طبیعی متولد می شوند در مقایسه با کودکانی که با روش سزارین به دنیا می آیند، ضریب هوشی بالاتری دارند.

 هوش عبارت است از قدرت یادگیری و قابلیت عمومی درک و استدلال که به شکلهای گوناگونی جلوه گر می شود و منجر به سازگاری فرد می شود. عوامل متعددی در افزایش و کاهش آن دخیلند.

متخصصان با انجام مطالعات جدید دریافتند وقتی مادران باردار به شیوه طبیعی زایمان می کنند، مقدار نوعی پروتئین خاص در مغز نوزادشان افزایش می یابد و همین امر موجب بالا رفتن ضریب هوشی نوزاد می شود.

این متخصصان می گویند افزایش سطح پروتئین مزبور موسوم به UCP۲در نوزادانی که به روش زایمان طبیعی متولد می شوند کمک می کند که حافظه کوتاه مدت و بلندمدت این نوزادان در دوران جنینی، رشد بیشتری پیدا کند. حافظه کوتاه مدت و بلندمدت هر دو از فاکتورهای کلیدی در افزایش ضریب هوشی انسان هستند.

این متخصصان منطقه هیپوکامپ را در مغز موش های متولد شده به روش طبیعی یا سزارین ارزیابی کرده و متوجه شدند که موش های بدنیا آمده به شیوه سزارین دارای سطح کمتری از مولکول UCP۲ هستند و در نتیجه دچار اختلالات رفتاری دوران بلوغ می شوند.

لازم به ذکر است هوش نوزاد یک عامل مولتی فاکتوریال می باشد و عوامل متعددی در افزایش و کاهش آن دخیل می باشند، لذا نمی توان تنها نوع زایمان را دلیلی محکم بر افزایش و یا کاهش آن شمرد

یوسفی بازدید : 21 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

رازهایی درباره ی خانمها که آقایون از آنها بی خبرند

-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.

2-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می‌ورزد.

3-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد ، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.

4-وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.

5-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

6-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

7-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

8-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

9-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

10-هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد.

11-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

12-یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

13-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

14-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

15-هنگامی‌که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

16-به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

17-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

18-هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

19-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

20-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

21-وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.

22-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.

23-ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است.

24-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد.ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.

25-بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند.

26-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است.

27-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

28-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند ، رنج می‌کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.

29-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

30-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.

31-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند.بخشش می‌کنند و در این زمان به خاطر می‌آورند هنگامی‌که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

32-اغلب زنان با آنچه همسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می‌خواهند.

33-یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.

34-وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید.پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

35-لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.

یوسفی بازدید : 22 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

                                              

لباس پوشیدن و دنیای مد هم برای خودش قوانینی دارد. برای مثال شما باید لباسی بپوشید که ایرادهای اندام تان را بگیرد و به زیبایی تان بیفزاید. در این مقاله ما 7 موردی که باید در مورد نحوه لباس پوشیدن انجام دهید و همچنین آنهایی را که نباید در موردشان فکر هم بکنید برای تان توضیح می دهیم:


بایدها
1- قانون طلایی من پیدا کردن لباس هایی است که خوبی اندام شما را در بربگیرد.می توانید از یک خیاط کمک بگیرید. مخصوصا مردان توجه داشته باشند که به هیچ وجه لباس گشاد به تن نکنند و زنان نیز از لباس های خیلی تنگ و سایز کوچک استفاده نکنند.
2- قبل از اینکه خرید فصل را آغاز کنید قرار را بر این بگذارید که همه چیز را دقیقا سایز اندام تان بخرید.
3- رنگ هایی را انتخاب کنید که به رنگ موی شما بیاید ، یا به رنگ پوست تان یا حتی به رنگ چشمان تان؛ از آنها به عنوان رنگ اصلی انتخاب کنید و سپس بقیه لباس ها را با آن ست کنید.
4- انتخاب های خود را به حداکثر سه رنگ محدود کنید. مخصوصا ترکیب سفید و مشکی بسیار شیک و زیباست.
5- روش های قدیمی ست کردن لباس را کنار بگذارید. قوانین مد سال به سال تغییر می کنند.
6- مجلات مد را به دقت تماشا کنید و از یکی از آنها الهام بگیرید. با استفاده از مجلات ، سایت های مد و شبکه های مد براحتی می توانید سلیقه خود را مطابق روز کنید.
7- یک آینه قدی در فروشگاه پیدا کنید و ببینید کدام لباس به شما می آید. لباس را از جلو و پشت وارسی کنید. اغلب مردم فراموش میکنند که وقتی در مقابل آینه ایستاده اند پشت و جلوی لباس شان را وارسی کنند.


نباید ها

1-حتما مطابق مد نباید لباس بپوشید. به یاد داشته باشید آن لباسی را انتخاب کنید که به شما می آید حتی اگر مد نباشد.آن لباسی که به تن مدل لباس زیباست لازم نیست برای همه زیبا باشد هرکس باید مطابق سلیقه و ظاهر خود لباس انتخاب کند.
2- ترسی از انتخاب رنگ های قدیمی نداشته باشید . می توانید این قانون مد را نادیده بگیرید. هر رنگی به شما می آید را می توانید انتخاب کنید.
3- سرتا پا مشکی نپوشید. این مدی است که دیگر بسیار بی روح و افسرده کننده است. رنگ مشکی را از صورت تان دور کنید . مشکی صورت شما را گرفته و ناراحت نشان خواهد داد.
4- در موقع انتخاب لباس همواره به این فکر نکنید که جنس مخالف در مورد شما چه فکری خواهد کرد. مهم این است که لباس به شما بیاید و خودتان آن را دوست داشته باشید.
5- لباس های خیلی تنگ نپوشید. مخصوصا شلوارهای خیلی تنگ.شما باید کاملا خودتان را بپوشانید نه اینکه لباس هایی بپوشید که تمام اندام تان را به نمایش بگذارد.
6-به هیچ وجه لباس های تابستانی را در زمستان استفاده نکنید. هر کدام از آنها را به موقع و در زمان خود استفاده کنید.
7-به لغت " راحتی و امنیت" نچسبید. شجاع باشید، فکر خریدهای قبلی را از سرتان بیرون کنید.

یوسفی بازدید : 18 دوشنبه 10 مهر 1391 نظرات (0)

چه زناني صاحب پسر نمی‌شوند؟
 

تحقیقات نشان می دهد، قرار گرفتن در معرض استرس، طول دوره بارداری را از حد طبیعی كمتر می كند و باعث سقط شدن جنین های پسر می شود. به گزارش برترین ها مادرانی كه بین ماه های دوم و سوم بارداری خود به طور مداوم استرس را تجربه كرده باشند، با احتمال بیشتری فرزند خود را تا قبل از 37 هفتگی به دنیا می آورند. معمولا جنین پسر رشد بیشتری در دوره بارداری دارد و غذای بیشتری را از بدن مادر طلب می كند اما استرس باعث می شود، زنان نتوانند محیط مناسب را برای رشد جنین در رحم فراهم كنند و همین عامل باعث سقط فرزند آن ها می شود اما جنین دختر بهتر می تواند خود را با شرایط دشوار وفق بدهد و تا پایان دوره بارداری به رشد خود ادامه دهد. به همین دلیل كارشناسان معتقدند، زنان باردار باید توجه بیشتری به وضعیت روانی خود داشته باشند. حتی مشاوره با متخصصان روان شناسی می تواند تا حد زیادی به موفقیت آن ها در به دنیا آوردن یك فرزند سالم كمك كند.از سوی دیگر، مادرانی كه در دوره بارداری خود استرس داشته اند، با احتمال بیشتری نسبت به مادران دیگر صاحب فرزند سركش، عصبی و زودجوش می شوند. به نظر می رسد مقادیر بالای هورمون استرس در رحم می تواند روی رشد مغزی جنین تاثیرات منفی زیادی داشته باشد.

تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 327
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 56
  • بازدید سال : 1,337
  • بازدید کلی : 9,033
  • کدهای اختصاصی